2752
2734
عنوان

خاطره بازی#طنز#جوک#

72 بازدید | 12 پست

بیایین از خاطرات خنده دارمون بگیم روحیمون شاد بشه

یه عده از تو متنفر هستن،این برای این نیست کـه تو کاری کردی کـه کينه دارن،دلیلش اینه کـه تمام کارهایی کـه اون‌ها آرزوش رو دارن تو داری انجام میدی!        اسم کاربریمو شانسی زدم چی میزدم اخطار میزد



‏الان دقیقا ۲۵ ساله مامانم از بابام میپرسه واسه فردا ناهار چی درست کنم ؟


بابام میگه شوید پلو با گردن



مامانمم میگه آره آخه گردنایی که خریدی فریزر و پر کرده


بعد دعواشون میشه قضیه منتفی میشه 😂🤦🏻‍♀️





‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

یه عده از تو متنفر هستن،این برای این نیست کـه تو کاری کردی کـه کينه دارن،دلیلش اینه کـه تمام کارهایی کـه اون‌ها آرزوش رو دارن تو داری انجام میدی!        اسم کاربریمو شانسی زدم چی میزدم اخطار میزد

آخرین باری که پدر و مادرم به من افتخار کردن

مال زمانی بود که تونستم جیشمو نگه دارم





بعد از اون دیگه موفقیت چشمگیری نداشتم 😂😂

یه عده از تو متنفر هستن،این برای این نیست کـه تو کاری کردی کـه کينه دارن،دلیلش اینه کـه تمام کارهایی کـه اون‌ها آرزوش رو دارن تو داری انجام میدی!        اسم کاربریمو شانسی زدم چی میزدم اخطار میزد

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید






اعتراف میکنم یه روز که همسایمون اومده بود خونمون منو جووووو گرفته بود از خانواده شوهر بددددد می‌گفتم بعد نگو در ساختمون بازه مادرشوهرم ۳ ساعت پشت درخونم وایساده شنیده چی گفتم همسایمون میخواست بره در رو باز کرد مادرشوهرم رو دید جفتمون سسسککککته کردیم مادرشوهرم یه سَری تکون داد رفت منم اب شدم 😑😑😑😑


هنوزم یادم میفته می خوام خودمو بززززززنما😑😑😑

یه عده از تو متنفر هستن،این برای این نیست کـه تو کاری کردی کـه کينه دارن،دلیلش اینه کـه تمام کارهایی کـه اون‌ها آرزوش رو دارن تو داری انجام میدی!        اسم کاربریمو شانسی زدم چی میزدم اخطار میزد

یه زمانی پروفایلا واسه عکس بود

الان شده دفتر انشا

هر کی با هر کی دعواش میشه میاد پروفایلشو پر میکنه از حرفای غیر مستقیم 😂😂😂

یه عده از تو متنفر هستن،این برای این نیست کـه تو کاری کردی کـه کينه دارن،دلیلش اینه کـه تمام کارهایی کـه اون‌ها آرزوش رو دارن تو داری انجام میدی!        اسم کاربریمو شانسی زدم چی میزدم اخطار میزد

به خاطر نت رایگان شبانه بیدار میمونی.


بعد میای استوری میذاری:


فکرش نمیذاره بخوابم!


مخابرات بزنه تو کمرت دروغگو😁😂


یه عده از تو متنفر هستن،این برای این نیست کـه تو کاری کردی کـه کينه دارن،دلیلش اینه کـه تمام کارهایی کـه اون‌ها آرزوش رو دارن تو داری انجام میدی!        اسم کاربریمو شانسی زدم چی میزدم اخطار میزد

یارو داشت خاطره تعریف میکرد:

ما با کاروان داشتیم میرفتیم که یهو راهزَن ها به ما حمله کردن...

نصفمون رو کُشتند و به نصفِ دیگمون هم

تـجـ'ـاوز کردند!



"یه دفعه میبینه همه دارند بهش بَـــد نگاه میکنند"

یارو میگه: البته منو کُشتند... 😐😂


یه عده از تو متنفر هستن،این برای این نیست کـه تو کاری کردی کـه کينه دارن،دلیلش اینه کـه تمام کارهایی کـه اون‌ها آرزوش رو دارن تو داری انجام میدی!        اسم کاربریمو شانسی زدم چی میزدم اخطار میزد

ﻣﺮﺩﻩ با ﺯﻧﺶ ﺭﻣﺰ رابطشونو ﺭﻭ ﻣﯿﺬﺍﺭﻥ ‏: «تلفن کردن» 📞


یه روز ﻣﺮﺩﻩ ﺑﻪ ﭘﺴﺮﺵ ﻣﯿﮕﻪ : ﺑﻪ ﻣﺎمانت ﺑﮕﻮ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺗﻠﻔﻦ ﮐﻨﻢ !


ﺯﻧﺶ ﻣﯿﮕﻪ : ﺑﮕﻮ تلفن ﺗﺎ ﺳﻪ ﭼﻬﺎﺭ ﺭﻭﺯ ﺩﯾﮕﻪ ﻗﻄﻌﻪ ! 😶


ﻣﺮﺩﻩ ﻣﯿﮕﻪ : ﭘﺲ ﺑﮕﻮ اگه یه فکری نکنی مجبورم برﻡ سراغ ﺗﻠﻔﻦ ﻋﻤﻮﻣﯽ ! ☺️


ﺯﻧﺶ ﻣﯿﮕﻪ : بهش ﺑﮕﻮ ﻏﻠﻂ ﮐﺮﺩه.

ﺧﺪﺍ ﺳﺮ ﺷﺎﻫﺪﻩ ، ﺍﮔﻪ بره سراغ تلفن عمومی ، ﺧﻮﻧﻪ ﺭﻭ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﻣﺨﺎﺑﺮﺍﺕ 😂😂😂

یه عده از تو متنفر هستن،این برای این نیست کـه تو کاری کردی کـه کينه دارن،دلیلش اینه کـه تمام کارهایی کـه اون‌ها آرزوش رو دارن تو داری انجام میدی!        اسم کاربریمو شانسی زدم چی میزدم اخطار میزد

*به بابام گفتم میخوام برم سمت گیاهخواری!☺

نظرت چیه؟!🤎

بابام گفت : آفرین پسرم خیلی هم خوبه مگه تو چیت از بـُز کمتره!😔

پدر نیست که، کوه محبت هست😉😂

یه عده از تو متنفر هستن،این برای این نیست کـه تو کاری کردی کـه کينه دارن،دلیلش اینه کـه تمام کارهایی کـه اون‌ها آرزوش رو دارن تو داری انجام میدی!        اسم کاربریمو شانسی زدم چی میزدم اخطار میزد

دم عید و بحث سوتی های خونه تکونی منم چند روز پیش یه اتفاقی افتاد که بعدش خیلی خندیدیم😂😂ما طبقه پایین خونه مادرشوهرم اینا زندگی می‌کنیم چند روز پیش خواستیم با مادر شوهرم از بالای پله ها شروع کنیم و حیاط اینارو واسه عید تمیز کنیم من ک تازه شلنگ آب رو گرفته بودم و داشتم ایوون رو میشستم یه سنگ مرمر بود ک اب نمیرف زیرش بعد من تا خواستم اونو جابه جا کنم

افتاد رو پام🥹بعد من پام رو گرفتم و داد و بیداد که آی پام  آی پام شکست😅شانسمون عمه شوهرم هم خونه مادر شوهرم اینا بودن بعد همه ریختن رو سرم یکی یخ میزاره یکی پام رو تو اب نمک ماساژ میده به شوهرم هم زنگ زدن ک بیا ببر دکتر سنگ افتاده رو پای زهرا 😅شوهرم هم میگه گوشی رو بدین حرف بزنم منم گریه که نه نمیتونم حرف بزنم.خلاصه شوهرم تا برسه بعد نیم ساعت اومدو منو برداشت رفتیم بیمارستان😅تا رسیدیم حیاط اورژانس شوهرم دید پیاده نمیشم گف چیه بیا بریم دیگ گفتم نه بزار حالا یکم تکون بدم ببینم چطوره یکم تکون دادم دیدم نه خوبه پام دردش هم کم شده😂😂😂شوهرم با یه قیافه پوکر فیس😐😐 بهم نگاه کرد ک دو ساعت گریه زاری ک پام درد میکنه تا رسیدیم دکتر میگی ن پام خوبه نمیام😂😂😂😂🤣🤣بعد گف پس نمیری بیا برگردیم گفتم نه اگه الان بریم خونه میگن چه زود برگشتین پس چیشد اون همه گریه زاری میخوای آبروم پیش عمه و مامانت بره🥴😅😂شوهرم گف باشه بریم یه شیر موز بزنیم تو رگ تا وقت بگذره نمیگیم ک نرفتی دکتر🤣🤣🤣🤣🤣🤣بعدش رفتیم یکم دور دور کردیم و یه شیر موز خوردیم و تا خود خونه غش کردیم از خنده😂😂😂بعد رسیدیم خونه گفتیم دکتر گف خوبه فقط یکم کوفته شده درست میشه یواش یواش😂😂😂

یه عده از تو متنفر هستن،این برای این نیست کـه تو کاری کردی کـه کينه دارن،دلیلش اینه کـه تمام کارهایی کـه اون‌ها آرزوش رو دارن تو داری انجام میدی!        اسم کاربریمو شانسی زدم چی میزدم اخطار میزد

الان یکی از سوتیای دبیرستانم یادم اومد ممنون میشم بزاریش کانال


بادوستم جلو در مدرسه وایستاده بودیم ی اقایی هی ب ما نگا میکرد گفتم فاطی اون مردرو نگا چقد بیشوره خجالت نمیکشه هم سن بابامه هی ب ما نگا میکنه مرتیکیه گاو یهو برگشت گف بابامه 😐


تااخر سال تحصلیم بهم تقلب نرسوند تقلبامم لو میداد😩ب من چ بابات هیزه اااه

یه عده از تو متنفر هستن،این برای این نیست کـه تو کاری کردی کـه کينه دارن،دلیلش اینه کـه تمام کارهایی کـه اون‌ها آرزوش رو دارن تو داری انجام میدی!        اسم کاربریمو شانسی زدم چی میزدم اخطار میزد

( ✍این داستان خانم کم خرج) بعد شما نظر بدید آیا زن کم خرج خوبه یا نه؟😂😂😊😊 .من تو مجردیم خیلی علاقه به کتاب خوندن داشتم بابام مذهبی بود و اهل کتاب و قرآن بود. منم همیشه کتاباشو از اول تا آخر میخوندم و چیزای خوبی یاد میگرفتم. یه بار تو کتاب داستان زندگی امام علی(ع) و حضرت فاطمه(ص) میخوندم نوشته بود:امام علی وقتی میاد منزل به فاطمه عرض میکنه:زهرا جان  گرسنم آیا چیزی هست من بخورم؟فاطمه عرض میکنه:علی جان اگر چیزی بود تو را بر خودم و بچه هایم مقدم میداشتم. علی فرمود: چرا نگفتی در خانه چیزی نداریم تا من تهیه کنم؟فاطمه گفت:من میدانستم دستت تنگ است برای همین نخواستم به زحمتت بندازم) از اون موقع دیگه یادم مونده بود و با خودم عهد بسته بودم هیچ وقت شوهرمو تو زحمت نندازم خلاصه اوایل ازدواجم بود یه روز دیدم شوهرم چند کیلو گوشت خریده اورد نشست شروع کرد به پاک کردن.منم یادم اومد عهد بستنم.دل سوزی کردم اومدم گفتم :همسر عزیزم چرا اینو خریدی واسه چی پول دادی چند کیلو گوشت خریدی؟اینم اولش قیافش اینجوری شد😕😕بعد گفت: یعنی چی؟ واسه چی خریدم خب خریدم بخوریم دیگه عوض اینکه بگی دستت درد نکنه میگی واسه چی خریدی؟ آقا اصلا ترمز نکرد شروع کرد به غر غر کردن دستشو گذاشت رو قلبش گفت: قلب درد گرفتم از دست تو.. خلاصه خیلی عصبانی شد😠😠منم همش میگفتم: بخدا منظوری نداشتم من فقط نمیخواستم تو. تو زحمت بیفتی🤕🤕 مگه باور میکرد😯 خلاصه خواستم صواب کنم کباب شدم..دیگه عبرت شد هرچی میخرید هیچی نمیگفتم😂 ولی من خودم زن کم خرجو ساده زیستم  اما زن کم خرجم ارج نداره.. مگر پیش خدا👌👌 

یه عده از تو متنفر هستن،این برای این نیست کـه تو کاری کردی کـه کينه دارن،دلیلش اینه کـه تمام کارهایی کـه اون‌ها آرزوش رو دارن تو داری انجام میدی!        اسم کاربریمو شانسی زدم چی میزدم اخطار میزد

‏دوست خواهرم که خیلی خوشگله اومده بود خونمون. داشتن حرف میزدن که گفت وای من عاشق اسبم.





شیهه کشان از اتاقم اومدم بیرون که دیدم داداشم چار دست و پا جلوش داره یالشو تکون میده.😂😂😂


یه عده از تو متنفر هستن،این برای این نیست کـه تو کاری کردی کـه کينه دارن،دلیلش اینه کـه تمام کارهایی کـه اون‌ها آرزوش رو دارن تو داری انجام میدی!        اسم کاربریمو شانسی زدم چی میزدم اخطار میزد
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2762
2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز