انقدر گریه کردم که دیگه چشمام باز نمیشه
چه مرحله سختیه
بیچاره بغض کرد یکم و کنار اومد
ولی خودم داغونممم
نکنه یک هو داری میگیری بچه رو.
اومده میگه مامان خوبی
ممه خوبه
بمیرمم برا بچم 😭😭😭😭
یعنی این روزا رو ممکنه یادش بمونه
چرا یعنی شیر دادن و انقدر دوست داری؟
خیلی درکت می کنم. بچه ی من سه ماهه بود به خاطر آلرژیش که خوب نمی شد باید از شیر می گرفتمش و شیر خشک میدادم یک هفته کارم گریه بود. ما مادرا در واقع انگار خودمونو از شیر می گیریم😢
خب عزیزم به مرور کمش کن
بچه رو چرا عذاب میدی
اصلا گیرم یادش نمی‌مونه خودت چی گریه هاشو میتونی فراموش کنی
فکر نمیکنم هیچ صحنه ای برای بچه ازار دهنده تر از این باشه که مادرش بشینه جلوش گریه کنه
اگر نگران تو ذهن موندنی مطمئن باش فقط همین کارت تو ذهنش میمونه. با روانش بازی نکن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
43 ثانیه پیش
44 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
