2752
2734
عنوان

آرایش صورت

573 بازدید | 50 پست

خانوما یک آرایش ساده صورت برای عروسی، چقد خوبه باشه؟ یک آرایشگاه مطرحی نزدیکمون هست رفتم گفت از هشتصد شروع میشه واقعا زورم میاد اینقد پول بدم. بگم که متاسفانه اهل ارایش نیستم و یک خط چشمم نمی تونم بکشم. دنبال آرایش انچنانب هم نیستم، فقط چون فامیل نزدیکم می خوام ضایع نباشه. 

تاپیک دکتر هلاکویی و تعلیم و تربیت کودکان http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=1018272&PageNumber=1
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



2731

من پارسال عروسی خواهرشوهرم دوتومن دادم ی آرایشگاه ب قول شما مطرح شبیه اجنه درستم کرد

عروسی ی فامیل دیگه چندماه بعدش ی جا دیگه رفتم ۳۰۰ گرفت خیلیییی ناز میکاپ کرد خوشگلاااا ی سریا الکی اسم در کردن

میشه برای حاجت دلم ی صلوات بفرستی؟فرستادی بگو منم بفرستم 

خوبه که

من تهرانم ارایش ساده از ۱میلیون و ۲۰۰ شروع میشه

فرزندم، دلبندم ،عزيزتر از جانم از ملالتهاي اين روزهاي مادري ام برايت ميگويم... از اين روزها که از صبح بايد به دنبال پاهاي کوچک و لرزان تو بدوم و دستت را بگيرم تا زمين نخوري.به کارهاي روي زمين مانده ام نميرسم اين روزها که اتاقها را يکي يکي دنبال من مي آيي، به پاهايم آويزان ميشوي و آن قدر نق ميزني تا بغلت کنم، تا آرام شوي.اين روزها فنجان چايم را که ديگر يخ کرده، از دسترست دور ميکنم تا مبادا دستهاي کنجکاوت آن را بشکند. با ناراحتي و نااميدي سر برگرداندنت را ميبينم که سوپت را نميخوري و کلافه ميشوم از اينکه غذايت را بيرون ميريزي.هرروز صبح جارو ميکشم، گردگيري ميکنم، خانه را تميز ميکنم و شب با خانه اي منفجر شده و اعصابي خراب به خواب ميروم.روزها ميگذرد که يک فرصت براي خلوت و استراحت پيدا نميکنم و باز هم به کارهاي مانده ام نميرسم...امشب يک دل سير گريه کردم.امشب با همين فکر ها تو را در آغوش کشيدم و خدا را شکرکردم و به روزها و سالهاي پيش رو فکر کردم و غصه مبهمي قلبم را فشرد...تو روزي آنقدر بزرگ خواهي شد که ديگر در آغوش من جا نميشوي و آنقدر پاهايت قوت خواهد گرفت که قدم قدم از من دور ميشوي و من مينشينم و نگاه ميکنم و آه...روزگاري بايد با خودم خلوت کنم و ساعتها را بشمارم تا تو از راه بيايي و من يک فنجان چاي تازه دم برايت بياورم و به حرفهايت با جان گوش بسپرم تا چاي از دهن بيفتد....روزي ميرسد که از اين اتاق به آن اتاق بروم و خانه اي را که تو در آن نيستي تميز کنم. و خانه اي که برق ميزند و روزها تميز ميماند، بزرگ شدن تو را بيرحمانه به چشمم بيآورد.روزي خواهد رسيد که تو بزرگ ميشوي، شايد آن روز ديگر جيغ نزني، بلند نخندي، همه چيز را به هم نريزي... شايد آن روز من دلم لک بزند براي امروز...روزي خواهد رسيد که من حسرت امشبهايي را بخورم که چاي نخورده و با سردرد و گردن درد و با فکر خانه به هم ريخته و سوپ و بازي و... به خواب ميروم... شايد روزي آغوشم درد بگيرد، اين روزها دارد از من يک مادر به شدت بغلي ميسازد...! اين روزها فهميدم بايد از تک تک لحظه هايم لذت ببرم.
من پارسال عروسی خواهرشوهرم دوتومن دادم ی آرایشگاه ب قول شما مطرح شبیه اجنه درستم کرد عروسی ی فامیل ...

من از همین می ترسم. چند سال برای عروسی  رفتم یک جایی مثلا وی ای پی، اصلا یک جوری بود. آدم کلی پول بده و داغون در بیارن. من اصلا دلم آرایش غلیظ نمی خواد. ولی اصلا گوش نمیدن. چی میگی

تاپیک دکتر هلاکویی و تعلیم و تربیت کودکان http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=1018272&PageNumber=1
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز