هفته پیش سالگرد مامان بزرگ شوهرم بود جاریم مسجد نیومد امشب حرفش بود گفتم ببین خانوادت چیکارش کردن که نیومده بعد برگشت گفت تو زیاد خودتو اذیت نکن حتما یه دلیلی داشته پوزخند زد معلوم بود میدونست ازش پرسیدم نگفت واسم جاریم زیاد مهم نیست میگم چرا باید شوهرم بدونه به من نمیگه