2737
2734


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

من و دوست پسرم ۲ سال و نیمه تو رابطه ایم

خودم۲۰ سالم و اون ۲۷ سالشه

خرداد ماه یه شب بهم زنگ زد داداشم فهمید و ب مامانم اینا ماجرا رو گفتم ک قصدش ازدواجه و اینا

یکی دوماه بعد یعنی وسط های تیرماه اومدن خونمون برا آشنایی

اما بعد از اون دیگه رنگی نزدن و من خسته شدم و هم خجالت می‌کشم از این وضعیت ک تکلیفم مشخص نیست

بهش هم میگم خب چیشد کسی ناراضیه مشکلی هست؟ میگه نه فعلا باید صبر کنیم ببینیم چی میشه 

همش میگه صبر کن درست میشه ب زودی 

و کلا خیلی درونگرا هست درمورد کاراش و اینکه قراره کی درست بشه توضیحی نامیده 

من باید چکار کنم الان سه ماه میگذره ک خانواده ها در جریانن و فقط برا آشنایی اومدن برا خواستگاری نیومدن هنوز 

بهش چی بگم ک تکلیفم رو مشخص کنه؟؟؟


2731
خب معلوم دیگه خانواده نه گفتن  مادر ش راضی نیس

خب اگر راضی نبود مادرش باید بهم میگفت نه؟

ولی خب چیزی نگفته 

همش میگه شرایط نیست درک کن 

و من هم درک می‌کنم ولی خب ۴ پنج ماه.زمان مناسبیه بنظرم و میتونه حداقل برا ی خواستگاری بیاد جلو

2740
خب اگر راضی نبود مادرش باید بهم میگفت نه؟ ولی خب چیزی نگفته  همش میگه شرایط نیست درک کن  ...

بگو تکلیف منو مشخص کن خواستگار دارم خونوادم ازم جواب میخوان

 آقایون درخواست دوستی ندین   زیر 18 سال تو تاپیکم نیاد منو هم ریپ نزنه حوصله بحث با بچه مدرسه ای ندارم
یه کاری نکن رابطه ات خراب شه ولی متوجه اش کن ک باید بیاد خواستگاری یا واضح باهات صحبت کنه قایم موشک ...

آره دقیقا خودمم خسته شدم 

خب میدونید چیزی هم ک هست قبلا خواستگار داشتم تو همین یکی دوماه اخیر و بهش گفتم که خواستگار دارم گفت قبلا ک خبری نبود یهو حالا چیشده 😐😐

درصورتیکه قبلا هم داشتم ولی اینقدر رسمی 

حس میکنه الکی میگم ک پا پیش بزاره 

منم از عمد اجازه دادم بیان خونمون واسش عکس فرستادم گفتم بابام ار پسره خوشش اومده

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز