بیاین از معجزه امام رضا براتون بگم🦋💞

😅😅

عزیزم ما منتظریما! 

یه روز 13بدر بود داشتیم صبحانه میخوردیم یه شیشه مربا که از قبل باز شده بود مث اینکه داداشم با چاقو زده بود زیر درش (خیلی حواستون باشه باز میکنین) نگو یه تیکه شیشه افتاده بود داخل مربا همه ی ما خوردیم اما تا مامانم خورد اصن لقمه رو نبوده با تیکه شیشه داد پایین یهو گلوشو گرفت گفت نمیتونم نفس بکشم گفتیم دست کن تو گلوت بالا بیار خون بالا اورد خلاصه روز 13 همه جا تعطیل ما هم تو روستامون بودیم خلاصه تا رسوندیم بیمارستان توی چند ثانیه عفونت کرده بود شب دختر داییم خواب میبینه مامانم داره حرم امام رضا رو جارو میزنه همین میشه شفای مادرم بعد شفا گرفتنش رفتیم مشهد و به خادم گفت من شفا گرفتم یه تیکه از حرم رو جارو زد اصن معجزه بود اینم عکس شیشه

صلاحم ب چیه ک سه ساله عقدم برای جهازم عروسیم درگیر ی وام لامصبم ک جور نمیشه هرکی میبینه از بزرگ کوچیک طعنه میزنه چرا نمیری سرخونه زندگیت وقتی ن من ن شوهرم پشتوانه نداریم تو فامیل مون هیشکی مث ما نیس همه برا دختراشون جهاز دادن برا پسراشون عروسی گرفتن ماچی عین یتیم ها میمونیم چقد رفتم حرمش ب جوادش قسمش دادم ک ضامنم شو بذار درست بشه برم زودتر خونه خودم رفتم تو خونش نشستم رو قالیش ولی خب محلم نداد😊 

منم معجزه دیدم قربونش برم همیشه انگار هواسش بهمون هست 

یعنی واقعا بخاطر اون شاخ نباته بوده؟🙄🤔

خودش میدونه بگو کسی ک اومد پیشت گف ضامنش بشی و نشدی سه ساله تو عقده دلش شکسته مادر نداره چرا جوابشو ندادی

یا امام رضا نگاهی ب دل شکسته من بنداز خودت میدونی ک چقدر تنهام تو این دنیااا😭😭💔

والا نمیدونم معجزه حساب میشه یانه ولی خب میگم😅❤️😃 

________________🧡🌸🌱_________________ 

من عاشق یه ادمی هستم یه مدت به مدت ۱۰ ماه ندیدمش... بعد باهم دوست نبودیم صرفا از دور من ولی متاسفانه خیلی وابسته حضورش شدع بودم.... 

خلاصه من طی این ده ماه مردم و زنده شدم💔 

بعد ما اتفاقی رفتیم مشهد..... اونجا واقعا از پنجره هتل به حرم نگا میکردم ناخداگاه گریم گرفت یه لحظه دلم ریخت..

کلا برا امام رضا انگار توضیح دادم از اول... 

چشمام پر اشک بود همه هم خواب بودن🥲 

خلاصه به حرم هم رفتنی من خیلی دعا کردم نکه ها ببینمش فقط میگفتم خودت میدونی چی میخوام بزار ببینمش دیگه نمیتونم .. تازه اونجا غذای حرم رو هم خوردیم 🥺

بعد که اومدیم خونه خلاصه تو‌یع مراسمی انگار من شانس دیدن اون فرد رو داشتم ولی ندیدمش... کلی منتظر موندم حتی تو مراسمم گریم گرفت که چرا باز ندیدمش

بعد اوت اتفاق یکی دو هفته گذشت و من واقعاً یه جورایی یکم بی تفاوت بودم 

 یه روز از جلسه کاری برمیگشتم که همون لحظه دیدمش واقعا باورم نمیشد آخه میدونی خیلی‌ غیرمنتظره بود اصلا امکان نداشت که بازم ببینمش و وقتی دیدم کلا اشک ذوق ریختم...♥️

حالا بنظرت ایت معجزه امام رضا بوده یا شانسی شده😅

شوهرم برای شفای بچه م رفت که نشد و ...

یکی دوماه بعدش دوتایی رفتیم

یه حسی گفت برو لباس نوزادی بگیر

رفتم گرفتم

برگشتیم بی بی چکم‌مثبت شد

اقدامی هم نداشتیم

چرا مگ دل ندارم بمونم همچنان تو عقد مگ چی خاستم ازش.