نمیفهمم منظورش چیه
من از صبح یک سره رو پام تا شب که بخوابم
صبحونه نهار شام...
دوطبقه خونه که جارو بدستم بالا پایین
یه مدتی هم هست گرد و غبار زیاده همش گردگیری
بشور و بسابم که هیچ
فندق های مدرسه ای هم که رسیدگی میخواد
این وسط گاهی یکم به کارای شخصیم رسیدگی میکنم.
حالا این چپ و راست که میشه تیکه بارون میکنه که ما جوون بودیم ال بودیم و بل بودیم و گاو و گوسفند بود و خمیر و تنور بود و مثل الان نبود که مفت بخوریم و بخوابیم و...
امروز موقع نهار گفت منم گفتم خوب که چی الان ما مفت خوردیم و خوابیدیم نهار ت از آسمون اومد. دیگه هیچی نگفت.