#ایران_زمین. "نخستین گام برای از میان برداشتن یک ملت، پاک کردن حافظه آن است. باید کتابهایش را، فرهنگش را و تاریخش را از بین برد. بعد کسی را گمارد که کتابهای تازهای بنویسد، فرهنگ تازهای جعل کند و تاریخ تازهای بسازد...”.ملت هارا از تاریخشان دور نگه دارید در این صورت راحت کنترل میشوند. تاریکاندیشان میخواهند زنان را درسیاهینگه دارند ؛آنها ازروشنشدن ذهن زن میترسند؛چون میدانند زن بداند، به کودکش هم یاد خواهد داد ... *من خود اندوهگین نیستم اندوه عالمم، سرزمینی در سینه ام گریه میکند*هیچ کدامتان جرات نداشتیدهمرنگ جماعت نشوید !برای گذراندن یک روز،چقدر زوال روح لازم داشتید، چقدر دروغ، دولا راست شدن ،دستمال به دستی ،زبان ریزی و نوکر مآبی ! -ویرجینیا وولف
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
شاید به نظرت بی ربط باشه ولی گاهی وقتی سرعت نت ضعیفه و سایت کامل بالا نمیاد، فونت تغییر میکنه
چهارشنبه، 5 اردیبهشت 1403، ساعت 22:22 : من حالم خیلی بهتره. این بار دیگه نمیذارم فکر و خیال انرژیم رو بگیره. این بار هدف میذارم و برنامه میریزم براش و به هر قیمتی بهش عمل میکنم. کتاب میخونم. ورزش میکنم و میدوزم.. شنبه، 9 دی سال 1402 و ساعت 11:01 صبح: من حالم خوب نیست.. احساس میکنم اندازه یه اتاق سه در چهار، غبار دور من رو گرفته و خودمو اون وسط گم کردم.دوشنبه، 29 آبان سال 1402 و ساعت 9:28 صبح: برای مدت تقریبا زیادی نیستم و اینجا نمیام. ولی لطفا اگه سوالی ازتون پرسیدم که تا این لحظه جوابمو نداده بودین، لطفا جواب بدین. وقتی برگردم میخونمش. خیلی ممنونم که مهربونید و این مهربونی رو نشر میدید💙... از نظر من آدما وقتی چشماشون پر اشکه و برق میزنه و همزمان دارن میخندن، خیلی خوشگل میشن. من اون لحظه رو از نوع شادش براتون آرزو میکنم 🌿..
چهارشنبه، 5 اردیبهشت 1403، ساعت 22:22 : من حالم خیلی بهتره. این بار دیگه نمیذارم فکر و خیال انرژیم رو بگیره. این بار هدف میذارم و برنامه میریزم براش و به هر قیمتی بهش عمل میکنم. کتاب میخونم. ورزش میکنم و میدوزم.. شنبه، 9 دی سال 1402 و ساعت 11:01 صبح: من حالم خوب نیست.. احساس میکنم اندازه یه اتاق سه در چهار، غبار دور من رو گرفته و خودمو اون وسط گم کردم.دوشنبه، 29 آبان سال 1402 و ساعت 9:28 صبح: برای مدت تقریبا زیادی نیستم و اینجا نمیام. ولی لطفا اگه سوالی ازتون پرسیدم که تا این لحظه جوابمو نداده بودین، لطفا جواب بدین. وقتی برگردم میخونمش. خیلی ممنونم که مهربونید و این مهربونی رو نشر میدید💙... از نظر من آدما وقتی چشماشون پر اشکه و برق میزنه و همزمان دارن میخندن، خیلی خوشگل میشن. من اون لحظه رو از نوع شادش براتون آرزو میکنم 🌿..