2733
2734

تقریبا دوهفته هست بوتاکس کردم، امروز متوجه شدم ی چشمم پلکش یکم پایین تره، دارم سکته میکنم. بگین چکار کنم 

و خدایی که در تمام دل آشوبی هایمان در میان تمام هست ها ونیستهایمان، در میان تمام فراز ها وفرودهایمان دستمان را گرم می فشرد وما حس میکنیم چه عمقی دارد حضور مهربانش وما چه مخلوق با ارزشی هستیم که سرمای دلمان در تنگا تنگ نا امیدی ها وتاریکی ها، در نبودها ونشدن ها، در غارت حس عمیق امنیت، به کور سویی از امید چنگ می زند و چون کودکی بی تاب از اغوش مادر، بی درنگ آرام میگیرد ومن هر روز با خویش تکرار میکنم: من خدایی دارم فراسوی تصوراتم که مرا به آغوش مهربانش عاشقانه میفشرد وچه زیباست حس مبهم دوست داشته شدن در میان تمام دلشکستن ها.

توروخدا هرکی تجربه داره بیاد بگه

و خدایی که در تمام دل آشوبی هایمان در میان تمام هست ها ونیستهایمان، در میان تمام فراز ها وفرودهایمان دستمان را گرم می فشرد وما حس میکنیم چه عمقی دارد حضور مهربانش وما چه مخلوق با ارزشی هستیم که سرمای دلمان در تنگا تنگ نا امیدی ها وتاریکی ها، در نبودها ونشدن ها، در غارت حس عمیق امنیت، به کور سویی از امید چنگ می زند و چون کودکی بی تاب از اغوش مادر، بی درنگ آرام میگیرد ومن هر روز با خویش تکرار میکنم: من خدایی دارم فراسوی تصوراتم که مرا به آغوش مهربانش عاشقانه میفشرد وچه زیباست حس مبهم دوست داشته شدن در میان تمام دلشکستن ها.

من تجربه ندارم ولی یکی از اقوام هم‌پلکش افتاد

برو دکتر دردست میشه نترس

و تو ای زن که باتمام سختی ها و مشکلاتیکه حتی ۱درصدشون هم مقصر تو نبودی ولی ساختی به امید فردایی بهتردقیقا باتوام.....خاااااک بر سرت کنن.و تمام

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

37 سالمه بار اولمه بوتاکس زدم کاش این کار رو نمیکردم. 😫😫

و خدایی که در تمام دل آشوبی هایمان در میان تمام هست ها ونیستهایمان، در میان تمام فراز ها وفرودهایمان دستمان را گرم می فشرد وما حس میکنیم چه عمقی دارد حضور مهربانش وما چه مخلوق با ارزشی هستیم که سرمای دلمان در تنگا تنگ نا امیدی ها وتاریکی ها، در نبودها ونشدن ها، در غارت حس عمیق امنیت، به کور سویی از امید چنگ می زند و چون کودکی بی تاب از اغوش مادر، بی درنگ آرام میگیرد ومن هر روز با خویش تکرار میکنم: من خدایی دارم فراسوی تصوراتم که مرا به آغوش مهربانش عاشقانه میفشرد وچه زیباست حس مبهم دوست داشته شدن در میان تمام دلشکستن ها.
2728

متاسفانه خواهر شوهرم انجام داد چشماش خیلی بد شدن فاصله چشمش و پلکش شده یه ذره، خیلی تغییر بدی کرده،انشالله واسه شما مشکلی نباشه برو پیش همونی ک انجام دادی 

اللهم عجل لولیک الفرج🤲 
من تجربه ندارم ولی یکی از اقوام هم‌پلکش افتاد برو دکتر دردست میشه نترس

مرسی ک حواب دادین.چنوری درست شد خودبخود؟؟ یا دکتر یکاری کرد براش یا باید بمونه تا اثرش بره

و خدایی که در تمام دل آشوبی هایمان در میان تمام هست ها ونیستهایمان، در میان تمام فراز ها وفرودهایمان دستمان را گرم می فشرد وما حس میکنیم چه عمقی دارد حضور مهربانش وما چه مخلوق با ارزشی هستیم که سرمای دلمان در تنگا تنگ نا امیدی ها وتاریکی ها، در نبودها ونشدن ها، در غارت حس عمیق امنیت، به کور سویی از امید چنگ می زند و چون کودکی بی تاب از اغوش مادر، بی درنگ آرام میگیرد ومن هر روز با خویش تکرار میکنم: من خدایی دارم فراسوی تصوراتم که مرا به آغوش مهربانش عاشقانه میفشرد وچه زیباست حس مبهم دوست داشته شدن در میان تمام دلشکستن ها.

من صورتم چروک نداره و بوتاکس هم نزدم ولی چندنفر دیدم گفتم بعد بوتاکس افتادگی پلک آوردن 

**نمیدونم سوالت همینه یا نه من ابن برداشت رو کردم از سوالت**

**اُفَوِّضُ اَمری اِلی اَللّهِ اِنَّ اَللّهَ بَصیرُ بِالعِباد**
مرسی ک حواب دادین.چنوری درست شد خودبخود؟؟ یا دکتر یکاری کرد براش یا باید بمونه تا اثرش بره

بخدا یادم نیست ولی یادمه قبل عقدش بوتاکس کرد چشمم کلا پلکش افتاد باز نمیشد فکر کنم رفت پیش خود دکتره درست شد

و تو ای زن که باتمام سختی ها و مشکلاتیکه حتی ۱درصدشون هم مقصر تو نبودی ولی ساختی به امید فردایی بهتردقیقا باتوام.....خاااااک بر سرت کنن.و تمام
2740
متاسفانه خواهر شوهرم انجام داد چشماش خیلی بد شدن فاصله چشمش و پلکش شده یه ذره، خیلی تغییر بدی کرده،ا ...

وی اخه ب جشمم بالاتره ی چشمم پیبن تره. نمیدونم  چ خاکی بسرم کنم. 

و خدایی که در تمام دل آشوبی هایمان در میان تمام هست ها ونیستهایمان، در میان تمام فراز ها وفرودهایمان دستمان را گرم می فشرد وما حس میکنیم چه عمقی دارد حضور مهربانش وما چه مخلوق با ارزشی هستیم که سرمای دلمان در تنگا تنگ نا امیدی ها وتاریکی ها، در نبودها ونشدن ها، در غارت حس عمیق امنیت، به کور سویی از امید چنگ می زند و چون کودکی بی تاب از اغوش مادر، بی درنگ آرام میگیرد ومن هر روز با خویش تکرار میکنم: من خدایی دارم فراسوی تصوراتم که مرا به آغوش مهربانش عاشقانه میفشرد وچه زیباست حس مبهم دوست داشته شدن در میان تمام دلشکستن ها.
بخدا یادم نیست ولی یادمه قبل عقدش بوتاکس کرد چشمم کلا پلکش افتاد باز نمیشد فکر کنم رفت پیش خود دکتره ...

وی نمیشه ازش بپرسی دقیقا چکار کرد  ببین دارم سکته میکنم بخدا دعات میکنم 

و خدایی که در تمام دل آشوبی هایمان در میان تمام هست ها ونیستهایمان، در میان تمام فراز ها وفرودهایمان دستمان را گرم می فشرد وما حس میکنیم چه عمقی دارد حضور مهربانش وما چه مخلوق با ارزشی هستیم که سرمای دلمان در تنگا تنگ نا امیدی ها وتاریکی ها، در نبودها ونشدن ها، در غارت حس عمیق امنیت، به کور سویی از امید چنگ می زند و چون کودکی بی تاب از اغوش مادر، بی درنگ آرام میگیرد ومن هر روز با خویش تکرار میکنم: من خدایی دارم فراسوی تصوراتم که مرا به آغوش مهربانش عاشقانه میفشرد وچه زیباست حس مبهم دوست داشته شدن در میان تمام دلشکستن ها.

متاسفانه برای خیلی‌ها پیش میاد، کار خاصی هم نمیشه کرد، به مرور بهتر میشه، پیش دکترت هم برو شاید بتونه یه کاری بکنه

 احترام به عقاید یعنی من به محدودیت‌هایی که برای خودت گذاشته‌ای احترام بگذارم نه به محدودیت‌هایی که می‌خواهی برای من بگذاری!
وی اخه ب جشمم بالاتره ی چشمم پیبن تره. نمیدونم  چ خاکی بسرم کنم.

برو پیشش شاهکارش رو ببینه بابد درستش کنه برات ،ولا من چروک دارم ولی سمت این چیزا نمیرم هم اینکه موقتی ان هم اکثرا نتیجه خوبی نمیدن میترسم از اونی ک هستم بدتر بشم 

اللهم عجل لولیک الفرج🤲 
من صورتم چروک نداره و بوتاکس هم نزدم ولی چندنفر دیدم گفتم بعد بوتاکس افتادگی پلک آوردن  **نمید ...

اخه اگه دوتاش میشد یچیزی، یکیش ایتجوری شده، اخه ینی چی 

و خدایی که در تمام دل آشوبی هایمان در میان تمام هست ها ونیستهایمان، در میان تمام فراز ها وفرودهایمان دستمان را گرم می فشرد وما حس میکنیم چه عمقی دارد حضور مهربانش وما چه مخلوق با ارزشی هستیم که سرمای دلمان در تنگا تنگ نا امیدی ها وتاریکی ها، در نبودها ونشدن ها، در غارت حس عمیق امنیت، به کور سویی از امید چنگ می زند و چون کودکی بی تاب از اغوش مادر، بی درنگ آرام میگیرد ومن هر روز با خویش تکرار میکنم: من خدایی دارم فراسوی تصوراتم که مرا به آغوش مهربانش عاشقانه میفشرد وچه زیباست حس مبهم دوست داشته شدن در میان تمام دلشکستن ها.
وی نمیشه ازش بپرسی دقیقا چکار کرد  ببین دارم سکته میکنم بخدا دعات میکنم

بجون بچم باهاش در ارتباط نیستم وگرنه میپرسیدم برات

دکتر رفتی یا سالن برات بوتاکس زده؟

و تو ای زن که باتمام سختی ها و مشکلاتیکه حتی ۱درصدشون هم مقصر تو نبودی ولی ساختی به امید فردایی بهتردقیقا باتوام.....خاااااک بر سرت کنن.و تمام
برو پیشش شاهکارش رو ببینه بابد درستش کنه برات ،ولا من چروک دارم ولی سمت این چیزا نمیرم هم اینکه موقت ...

وای تا فردا بتونم برم پیشش سکته کردم. یهویی اینحوری شدم. اصلا نمیدونم راهی داره یا نه

و خدایی که در تمام دل آشوبی هایمان در میان تمام هست ها ونیستهایمان، در میان تمام فراز ها وفرودهایمان دستمان را گرم می فشرد وما حس میکنیم چه عمقی دارد حضور مهربانش وما چه مخلوق با ارزشی هستیم که سرمای دلمان در تنگا تنگ نا امیدی ها وتاریکی ها، در نبودها ونشدن ها، در غارت حس عمیق امنیت، به کور سویی از امید چنگ می زند و چون کودکی بی تاب از اغوش مادر، بی درنگ آرام میگیرد ومن هر روز با خویش تکرار میکنم: من خدایی دارم فراسوی تصوراتم که مرا به آغوش مهربانش عاشقانه میفشرد وچه زیباست حس مبهم دوست داشته شدن در میان تمام دلشکستن ها.
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687