2733
2734
عنوان

اسکرین شات از چتم با شوهرم🤷🏼‍♀️

4962 بازدید | 193 پست

چند وقت پیش یه تاپیک زدم میخواستم بدونم نظر شما درباره این کار همسرم چیه 

که یه عده گفتن از سرش میوفته 

ولی نیوفتاده و همچنان مثل روز اول این کارو میکنه 

وقتی اجازه میده دوستم رو ببینم یا قراری بزارم یا جایی برم مثلا حتی ارایشگاه که نمیتونه بیاد تو 

منو میبره میرسونه و کل اون تایم رو هرچقدرم که طول بکشه جلو در تو ماشین منتظر میمونه 

این کارش  بهم این حسو میده که نکنه به من اعتماد نداره 🤦🏼‍♀️ولی اصلا تاحالا اتفاقی نیوفتاده که باعث بی اعتمادی و شکش شده باشه 

https://s6.uupload.ir/files/screenshot_20230826-223926_telegram_e5re.jpg


https://s6.uupload.ir/files/screenshot_20230826-223914_telegram_d9sa.jpg

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2728
ولی یه دورانم عوض با لینک بده مجبوریم بگیم بدون لینک بده    

😂دقیقا

بهم گفت:«تو خوشت میاد از دیگران مراقبت کنی چون اون بخشی از وجود خودت رو التیام می‌ده که نیاز داشت یکی ازت مراقبت کنه ولی نشد!» ⁦:)
2738

والاخیلی حس بد به آدم میده اینجوری

چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل هفده  سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم❤عاشق شادمهرم ب امید روزی ک برم کنسرتش 😍🥰فندوق جانم به زندگیمون خوش اومدی ۱۴۰۲/۱/۱۹ فهمیدم باردارم 😍 دخترم ،دلوینم منو بابات عاشقتیم❤️دخترم 1402/9/2 بدنیا اومد و اونروز برام قشنگترین روز عمرم شد 
از اول قبل ازدواج راجب این چیزا صحبت کرده بودی؟!

اره دیگه و از اولم همینجوری بود 

اما گفتن خب ایرادش چیه مدلشه دوسِت داره که  نمیزاره تنها باشی  حواسش بهت هست و...

ولی الان هم همشششش حواسش هست به من هم اینکه این حرکتش (با اینکه از اول اینجوری بود) داره بهم این حسو میده که نکنه به من اعتماد نداره

چقدر بد اینجوری آدم اصلا بهشخوش نمی‌گذره راحت نیست باهاش حرف بزن بگو مگه اعتماد نداری ک اینجوری میکنی چقدر بیکاره ها حالا مثلا شوهر من نمیزاره تنها برم خودش میبرم وقتی کارم تمام شد خودش میارم دیگه منتظر نمی‌مونه فقط از اینکه با اسنپ برم و بیام خیلی بدش میاد دیگه چی بشه مجبور بشه بگه با اسنپ برو 

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز