2733
2734
عنوان

قضاوت کنید اختلاف با همسایه

220 بازدید | 34 پست

سلام بچه ها 

رفتم پشت بام انجیر بذارم خشک بشه کارم حدود نیم ساعت طول کشید تا بچینم رو پارچه و... بچه ام نمی دوید رو پشت بام انصافا ولی راه چرا 

راه رفت دست هایش را بشوره کمی این ور اون ور رو نگاه کرد و... همسایه که طبقه ی آخره اومد که چه کار می کنید رو پشت بام ما رو اذیت می کنید ما مریض هستیم به دیش دست نزنید و...

منم گفتم ما به چیزی دست نمی زنیم اگر خیلی حساسید تشریف ببرید ویلایی.

تو خر پشته و... کلی وسیله گذاشته ها ما چیزی نمی گیم. کارم از نیم ساعت شاید کمتر ولی بیشتر طول نکشید.

اومدم خونه شوهرمم دعوام کرد که چرا همسایه را اذیت کردی من اصلا انجیر نمی خواهم و...😭😭😭😭😭

بحث ی ذره انجیر نبود که بحث ذوق و لذتی بود که از این کار می گرفتم

ما چی بگیم طبقه بالاییم مثل اسب صبح تا شب در حال دویدنه

من واژینیسموس شدید داشتم و درمان شدم.دلم میخواد به هرکی که این مشکل بزرگ رو داره کمک کنم.اگه دوس داشتین درخواست بدین
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



2731

پشت بام مشاع هست. حالا بقیه بالای سر ما راه میرن باید اعتراض کنیم؟ ایشونم احتمالا عادت کردن به سکوت، دیگه برای نیم ساعت شما خیلی سختشون اومده. شوهرتم فک کنم از اینایی هست که خونواده خودشو توی سختی میزاره بخاطر بقیه

انسان بین ۱۷ تا ۲۲،۳ سالگی در ساده لوح ترین ورژن خودشه. فکر می کنه همه چیز رو میدونه، مرکز دانایی جهانه، می تونه دنیا رو تغییر بده و همه بزرگترهایی که شبیه اون فکر نمیکنن، احمق و کم هوشن؛ و هیچ ایده ای نداره از اینکه زمان قراره چقدر متواضع و فروتنش کنه در مورد دانایی و قدرتش.

انجیرا که خشک شد یه دونه هم به شوهرت نده

انسان بین ۱۷ تا ۲۲،۳ سالگی در ساده لوح ترین ورژن خودشه. فکر می کنه همه چیز رو میدونه، مرکز دانایی جهانه، می تونه دنیا رو تغییر بده و همه بزرگترهایی که شبیه اون فکر نمیکنن، احمق و کم هوشن؛ و هیچ ایده ای نداره از اینکه زمان قراره چقدر متواضع و فروتنش کنه در مورد دانایی و قدرتش.
پشت بام مشاع هست. حالا بقیه بالای سر ما راه میرن باید اعتراض کنیم؟ ایشونم احتمالا عادت کردن به سکوت، ...

چی بگم والله خیلی هم بی فرهنگ و اذیت کن نیستما، به نظرت ول کنم انجیرهای را دیگه نرم نگاه کنم. گفتم شد. از شوهرم که دلم خون شد بچه گریه کرد 

آخه هم همسایه اومد قورتم داد هم شوهرم😭😭😭

میگفتی پشت بام مشاء هست.فردا روزی که ایزوگامش پوکید پس خود نکبتت درستش کن.ما تو تعمیرش شریک نمیشیم.

برای دیگران خوشبختی آرزو کنیم تا نصیب خودمان هم شود  
بچه رو نمیبردی خب ،خودت یواشکی میرفتی کارت رو انجام میدادی راه رفتن روی سقف واقعا آزار دهنده هست حت ...

عه نمی دونستم که تجربه نداشتم شوهرم گاهی می رفت کولر را نگاه کنه به اون چیزی نمی گفتن شانس من بیچاره

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز