2737
2734
عنوان

رفتار خواهر شوهر

172 بازدید | 18 پست

من با خونواده ی شوهرم خیلی راحتمم

بعد اونا یه ترازو وزن کشی داشتن که خراب شده بود یه سالی افتاده بود همونجا شوهرم آورد خونه خودش درستش کرد و بردیم خونه ی پدر شوهرم ولی خیلی از روزها هم می آوردیم خونه ی خودمون 


دیشب بعد چند روز رفتم تو آشپزخونه ترازو رو بردارم و تو دستم بود خواستم بیارمش خونه خودمون 


خواهر شوهرم اومد بیرون گفت نه نبرش من رژیمم خودم هر روز نیاز دارم وزن کنم خودمو منم خندیدم اون گفت جدی میگم منم گفتم باشه مشکلی نیست نمی برمش


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728

بعد گفت اگه میخوای هم ببرش اما موقعی که شوهرت خواست بره سرکار بیارش اول صبحی 


منم گفتم نه مرسی نمی‌برم و نیوردمش


ولی خیلی ناراحت شدم چون تو دستم بود اگه هنوز نرفته بودم برش دارم ناراحت نمی‌شدم



خب ؟ چیز خاصی نشده  خواهرشوهرت یه حرف معمولی زده

تازه ماله خودشونم بوده

و اگر بر تو ببندد همه ره ها و گذر ها                                        ره پنهان بنماید که کس آن راه نداند❤
2740

ولی خیلی ناراحت شدم و اومدم خونه به شوهرم گفتم اما فقط گفتم چون ناراحتم و نمیخوام اذیت بشم باهات این حرفو زدم 


ظهر شوهرم خودش رفته بود یکی خریده بود 


خودش هم گفت رفتارش درست نبوده 

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز