جاریم زن خوبی بود امان از برادرشوهرم که حسابی بچه ننه بود، خانوادش هم به ناحق سمت پسرشون بودن و حسابی حمایت روانی کردن که طلاق گرفت بچه ها رو هم داد به خانومش، کاملا حق با خانومش بود و با وجود اخلاقای مزخرف شوهرش راضی به طلاق نبود، امروز تو خیابون با شوهرم بودم از دور دیدمش ولی خودمو قایم کردم نمیدونستم چه رفتاری کنم، خودم زن داداشم طلاق گرفته ولی هممون باهاش حرف میزنیم و مشکلی باهاش نداریم من هنوزم دوسش دارم، ولی اینا میگن چون جدا شدن الان دشمن خونی ماست ، هرچند خودشونم میدونن تقصر داداششونه