سلام دوستان
میشه نظراتتونو بگین راجع اینکه من خواستگارم یه بار که خواستگاری توی کافه هتل بپد و بعد مادرامون و خودمون تصمیم گرفتیم اول یکم من و داماد بریم بیرون باهم آشنا بشین
امشب برای بار اول قرارشد با خود داماد بریم بیرون
ولی چندتا رفتار دیدم که به نظرم جالب نبود
مثلا ماشین داماد خب یه جک شاسی بلند بود خودش گفته بود و روز خواستگاری توی هتل هم پارک کرده بود ولی امروز با یه mwmکوچیک که گفت ماشین خواهرم اومد دنبال من به نظرتون دلیلش چیه ؟
…. یا مثلا اصلا به خودش نرسیده بود و گفت از دم مغازه میاد
ولی خب من کلی وقت گذاشتم ظاهرم رو آراسته تر کردم و رفتم دقیقا مثل روز خواستگاری
نگو داماد
بگو خواستگار
بعدم خب ازش بپرس ماشینش چیه
عزیزم
کسی که توی همچین ملاقات مهمی به خودش نمیرسه تا آخر همینه بلکه بدتر
شوهر من توی ملاقاتها با ماشین کثیف میومد
هی من میگفتم و میشست ماشینو
ولی تا شل می گرفتم باز کثیف میشد ماشینش
الان چند ساله ازدواج کردیم ماشینش همونه که هست
هر وقت جیغ بزنم میره میشوره
چشماتو باز کن
هیچکس عوض نمیشه
ببین با همین اخلاقاش میتونی کنار بیای یا نه
خب نه فکرکنم
چون واقعا خورد توی ذوقم تازه الکی هی دور خیابونایی که اصلا کسی برای دور زدن انتخاب نمیکنه چرخید گفت یکم دور بزنیم و حرف بزنیم بعد بریم کافه یا رستوران بعد از من خواست بین شام و رستوران یکی رو انتخاب کنن منم گفتم هرجور صلاح میدونین اخر رفت فست فودی بعذم تو پارک خوردیم به نظرم بازم زشت بود برای بار اول
خب تا اینجا مشخصه که زیاد مبادی آداب نیست
البته شاید آدم بدی نباشه...ولی وقتی با هم اختلاف داشته باشید خوب نیست
من‌خودم‌جلسه های اول آشنایی با کسی شام بیرون نمی رفتم.
بعد از چند جلسه که یه پسند اولیه می کردم می رفتیم رستوران
عزیزم همه اینها تجربه ست
دختر هر چی بیشتر با خواستگارهاش بره بیرون پخته تر میشه....زود گول نمیخوره
بعدم اگه ازت نظر خواستن...نگو هر جور شما دوست داری
نظر خودت رو حتما بگو... اون آقا از دل شما خبر نداره که
من خودم همیشه وقتی ازم نظر میخواستن که کجا بریم میگفتم مثلا فلان جا ولی اگه شما نظر دیگه ای دارید بفرمایید...همیشه هم منو می بردن اون جایی که من گفتم
بعد دقت کن...ببین خسیس نباشه....
با یک جلسه نمیشه
باید چند جلسه بری بیای تا بشناسی
چقدر راهنماییتون خوبه خیلی ممنونمم ازتون واقعا
حتما همینکارو میکنم
مشکلم خجالت کشیدنمه ولی میذارمش کنار حتما
دقیقا امشبم مشخص شد نمیشه با یکبار بشناسم طرف مقابل رو بیشتر باید برم بیرون به نظرتون هنوز ارزش بیرون رفتن داره؟
من اینقدر با خواستگارهام بیرون رفتم که یه کتاب میشه اگه بنویسم
ولی خیلی خوبه....
چشم آدم باز میشه
من‌خودم جلسه های اول ففط میرفتم کافی شاپ
اگه نمیکردم دیگه دعوت شامشون رو قبول نمیکردم
اگه پسند اولیه میشدن بعد میرفتم شام باهاشون
یه عده هم‌توی مرحله شام رد میشدن😁
خلاصه هفت خوان رستم بود تا به شوهرم بعد از ۸ ماه جواب مثبت دادم
شما هم فعلا فقط به شناخت فکر کن
اصلا نترس از اینکه شاید نشه
زیاد هم صمیمی نشو یا حرفای خصوصی نزن که اگه جواب رد دادی واست شاخ بشه
ولی تا حدی صمیمی بشو که سفره دلش رو یه مقدار باز کنه برات تا بشناسیش
چقدر خوب
واقعا درستش هم همینه بخث یه عمر زندگیه چجوری میشه شناخت
منم خیلی سعی میکنم بشناسم طرف مقابلم رو
اصلا دلم نمیخواد صمیمی بشم ولی نمیدونم اگه حرف ها داشت به اون سمت میرفت از الان برای پیش بینی چی باید جواب بدم که یه موفع طرف مقابل توی اون بحث ها و رفتار های زیاد صمیمی نره نمیدونم انگار هیچی بلد نیستم
خب بار اولمه خیلی اذیتم همش فکرم‌درگیره چی بگم و چی بپرسم
