حالم خیلی بده دارم میمیرم😔

از این کتک خوردن هات مادرت و پدرت و برادرت خبر دارن؟

یا پنهان میکنی؟

من مطمئنم اگه بهشون بگی قطعا حمایتت میکنند

دوست عزیز تاپیکتون اتفاقی دیدم ،ناراحت شدم ،ایشالا مشکلاتتون حل بشن ،ی کاربر هست به اسم هارا ،چند شب پیش ی تاپیک در مورد اذکار گره گشا گذاشت ،میخواید برید بخونید ،ایشالا موثر باشن ،ذکر یا ودود معجزه میکنه ،اصلا ساده نگیریدش،به نیت مهر واشتی وگرم شدن همسرتون روزی هزارویک مرتبه بخونید ،سوره مزمل ،یاسین بخونید 

از تکنیک شکر گزاری استفاده کنید ،درلحظه حال ،یعنی به گونه ای که انگار مشکلاتتون حل شدن وبه خواسته قلبیتون رسیدین ،با حس خوب البته. میتونید بگید خدایا شکرت که شاد وسلامت هستم ،خدایا شکرت که مورد لطف وتوجه همسرم هستم ،خدایا شکرت که همسرم باهام همدل ومهربان شد ،خیلی بگید تو دلتون، نیازی نیست به همسرتون بگید که دارید این تکنیک رو انجام میدین،زمانهایی که خوابیدین ،استراحت نیکنید،حتی موقع ظرف شستن ،کلا هی بگید وبعد ایشالا نتایج شگفت زیتون میکنه  اعتماد کنید ،ایشالا که موثر باشه، شکر گزاری شاه کلید هست ،اصلا هم حستون رو منفی نکنید ،درسته شرایط سخته براتون ولی توکل وتوسل به خدا کنید ودر قالب شکر گزاری خواستتون رو مرتبا بیان کنید ولی به گونه ای که گفتم ،دیگه هم هی خودتون رو مقایسه نکنید ،حسرت نخورید، سخته ولی باید تمرین کنید تا بتونید به لطف الله یکتا از این شرایط بیرونوبیاید ،اصلا هم نذارید کار به جایی برسه که همسرتون دست روتون بلند کنه، وقتی می‌بینید عصبیه که لا اقل ضرر جسمی وروحی نبینید ،ولی شکر گزاری به روشی که گفتم با حس خوب وجملات مثبت به گونه ای که بهشون رسیدین روزانه زیاد بگید، ایشالا که جواب میگیرید، بهتون قول میدم 🌹🌹🌹

خواهر من کار نکن حداقل خودتو بنداز بگو حالم بده 

سلام حالت چطوره بهتری

چطوری مریم جان

عزیزم تاپیکا تو دیدم کاش ک ازدواج نمیکردی اصا 

ولی عب نداره ماهی و هر وقت از اب بگیری تازس 

شوهره تو مشکل روانی داره مریضه مثل برامن 

درستم نمیشه حتی اگ خونه جدا بگیره چون اگ میخواس درس شه الان ک تو خونه مادرشی دور سرت میگشت

وقتی میگی درامد شوهرت خوبه فقط یکاری کن برات تا میتونه طلا بخره فقط هر چند وقت یبار به عنوان پس انداز لازم ک استفاده کنی طلا بخر 

دوراز چشمش برا خودت پس انداز داشته باش حتما حتما 

بعد ماشین خونه و زمین هر چی قصد خریدشو داش بگو بزنه به نامت 

فقط قلقشو به دست بیار اعتماد کامل جذب خودت کن اصا حرف از خونه جدا نزن ی مدت 

به فکر جدایی از خودش باش ن خونوادَش بعد یه مدتم ک پس انداز و طلاهات زیاد شد به اندازه رهن یا خرید خونه فرار کن برو تو ی شهر دگ برا خودت درس بخون و کار کن تا دسش بهت نرسه غیابی هم طلاق بگیر تمام حق و حقوقتم بگیر 

خبری از این خانم نیست نگرانش هستم

شاید اینجا دیگه دوست نداره 

اینجا هم کمکی نمیکنه شاید فقط جایی برای خالی شدن

عزیزم چرا چند وقته خبری ازت نیست ؟

خانم کجایید خبری ازتون نداریم

چرا نمیتونین دفاع کنین از خودتون؟چرا ب ی جایی میرسین ک کتکت بخورین و دم نزنین؟؟🥹🥹

تاریخ تاپیک رو ببین

ای بابا ...لعنت به این سرنوشت  ولعنت به اونیکه این سرنوشتهاروبرامون نوشته

تا بچه نداری، جدا شو.

این زندگی نیست، البته خیلی ببخشید نکبته. من ازدواج اولم طبقه بالای مادرشوهرم بودم و خونه کاملا مستقل بود، شوهرم هم ویژگیهای بهتری نسبت به شوهر شما داشت ولی وقتی دیدم شوهرم از خونه پدرش دل نمیکنه، طلاق گرفتم.

الان خداروشکر از زندگیم راضی هستم.