ساعت ۱ بامداد ۹/۲۵ نی نی ام از پیشم رفت🖤😔💔 مرگ تو را چو داد گردون خبرم//خبرت نیست که یکباره چه آمد به سرم 😔😔💔 تمام کوچه های شهر پر از فریاد تنهاییست شنیدم عابری میگفت که بغض شب تماشاییست بزن باران که محتاجم به لمس بودن این تب هم آغوشم بشو شاید فراموشش کنم یک شب هرکه خود داند و خدای دلش🌱🌱 که چه دردیست در کجای دلش💔 ///قصه اینجاست که شب و بود و هوا ریخت بهم،، من چنان درد کشیدم که خدا ریخت بهم... گلی بودم نه وقت چیدنم بود/جنین بودم نه وقت مردنم بود/گلی بودم میان دل مادر/نه وقت توی خاک خوابیدنم بود روز محشر به خدا خواهم گفت :آنکه از من تو گرفتی همه جاااننمم بود🖤...
به لحظه ای فکر می کنم🍁🍁🍁که بعد از هر بار اشک ریختن🍁🍁🍁صورتم را با دستان خودم پاک می کنم🍁🍁🍁خودم را مرتب می کنم 🍁🍁🍁و به زندگی ادامه می دهم🍁🍁🍁به گذرا بودن همان لحظه فکر می کنم 🍁🍁🍁و گذرا بودن مابقی اتفاقات زندگی 🍁🍁🍁و گذشتن عمری که از شما چه پنهان 🍁🍁🍁به فردایش هیچ اعتباری نیست🍁🍁🍁 و در همان لحظه نفسی می کشم🍁🍁🍁هر اتفاقی که نیاز به بخشش من دارد می بخشم 🍁🍁🍁و می گذارم در گذشته ام برای همیشه بماند🍁🍁🍁و ادامه لحظه های باقی را 🍁🍁🍁 نوش جان می کنم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید
ساعت ۱ بامداد ۹/۲۵ نی نی ام از پیشم رفت🖤😔💔 مرگ تو را چو داد گردون خبرم//خبرت نیست که یکباره چه آمد به سرم 😔😔💔 تمام کوچه های شهر پر از فریاد تنهاییست شنیدم عابری میگفت که بغض شب تماشاییست بزن باران که محتاجم به لمس بودن این تب هم آغوشم بشو شاید فراموشش کنم یک شب هرکه خود داند و خدای دلش🌱🌱 که چه دردیست در کجای دلش💔 ///قصه اینجاست که شب و بود و هوا ریخت بهم،، من چنان درد کشیدم که خدا ریخت بهم... گلی بودم نه وقت چیدنم بود/جنین بودم نه وقت مردنم بود/گلی بودم میان دل مادر/نه وقت توی خاک خوابیدنم بود روز محشر به خدا خواهم گفت :آنکه از من تو گرفتی همه جاااننمم بود🖤...
به لحظه ای فکر می کنم🍁🍁🍁که بعد از هر بار اشک ریختن🍁🍁🍁صورتم را با دستان خودم پاک می کنم🍁🍁🍁خودم را مرتب می کنم 🍁🍁🍁و به زندگی ادامه می دهم🍁🍁🍁به گذرا بودن همان لحظه فکر می کنم 🍁🍁🍁و گذرا بودن مابقی اتفاقات زندگی 🍁🍁🍁و گذشتن عمری که از شما چه پنهان 🍁🍁🍁به فردایش هیچ اعتباری نیست🍁🍁🍁 و در همان لحظه نفسی می کشم🍁🍁🍁هر اتفاقی که نیاز به بخشش من دارد می بخشم 🍁🍁🍁و می گذارم در گذشته ام برای همیشه بماند🍁🍁🍁و ادامه لحظه های باقی را 🍁🍁🍁 نوش جان می کنم