کسی رو مخم نیست .. یعنی کلا حال فکر کردن به کسی و ندارم که حتی بخواد رو مخم بره.. فعلا فقط با خودم درگیرم
ما آدم ها دو سبد با خودمون داریم : یکی جلومون آویزونه یکی هم پشتمون ؛ نکات مثبت و خوبی هامونو میندازیم تو سبد جلویی ، عیب هامونو تو سبد پشتی ؛ وقتی تو مسیر زندگی داریم راه میریم فقط دو چیز رو می بینیم خوبی های خودمون و عیب های نفر جلویی !
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
هرکسی که نزدیک شه از نزدیک میبینتش باهاش حرف میزنه بغلش میکنه و مخصوصا به زندایی بیریختش و اکسش
البته بیریخت نیس دلم میخواد اینو بگم
اعتقادات من خلاف چیزیه که فکر میکنی اکثر جامعه قبولش دارن اینکه تو این جامعه زندگی میکنم به این معنا نیست که تفکرات غالب بهش تفکرات منم باشه _________ درخواست دوستی نمیپذیرم
حالا مشاورشم میگفت هرکسی شروع نمیکنه جراتشو نداره مسیرو بره شما ازبقیه بیشتر فکر ایندتونین که حرکت کردین
کاش میشدگفت ماهم جرات حرکت داریم ولی پولشو نداریم
من عاشق بارون بودم اون عاشق برف بود:)گاهی میگم کاش قلبتم مثل برف بود پاک ،سفید:)گاهی میگم نه شاید مثل برفه یخ زده،بی حس.. قلب من سردِه یعنی سرد شده یعنی سردش کردی ولی یخ نزده هنوز چقدر تا یخ زدنش مونده جانا؟اگه دوست داشتین برام دعاکنید انرژیش برگرده بهتون مهربونا:)💚
یکی بود دانشجو دندون پزشکی بود سال کنکور ریاضی یادم میداد خ پسر خوبی بود خ دوسش داشتم، دوس دختر داشت، دوست دخترش دانشگاهم نرفته بود، خلاصه رفت گرفتش من پیج دختره را دارم خ بهش حسادت میکنم. پسره را دیگ زیاد نمیخام ینی از سرم پریدع ولی خ حسرت زندگیشون میخورم. بابا دختره تاجر بود و به شدت خر پول شوهر پولداریم گیرش اومد ولی عقده ایه خیلی عکس میزاره و همیشه در حال تیکه انداختن و دعوا کردن و اینک کسی به گرد پای من نمیرسه هست
به جاریام که شوهراشون اینقدر کاری زرنگن و دوستشون دارن و جاریام فقط خرج میکنن اونا جهیزیه نیومدن هیچکدوم عروسی هم گرفتن براشون مهریشونم سکه است
ولی من شوهرم تنبل ۷ خوابیده خونه ۹۰ درصد کارهای بیرون و اداری هم خودم انجام میدم آخرم کتک میخورم فوش میده و تهمت میزنه ای خدا تازه مهریمم ۵۰ میلیون کل جهیزیمم خودم گرفتم بهترینشو عروسی هم برام نگرفت ای خدا من بکشش
یکی بود دانشجو دندون پزشکی بود سال کنکور ریاضی یادم میداد خ پسر خوبی بود خ دوسش داشتم، دوس دخت ...
من به زن پسر داییم ، پسرداییم خیلی بیریخت و بدقواره است ولی دندان پزشک ، رفت یه دختر معلم خوشگل و باکلاس گرفت ، پسرداییم کلا خانوادگی خیلی مذهبین ولی دختره به حجاب اعتقادی نداره بیشتر مواقع بدون روسری ، هر چیزی که دوست داشت رو تو مراسم عروسیش عملی کرد ، داییم و زنش هم پا به پاش بودن و ظاهراً که خیلی دوسش دارن که بخاطرش همه کاری میکنن حتی برخلاف میلشون ، حالا من به دختره حسودیم میشه خیلی ، چقدر سرحاله چقدر قدرت داره که نظر همه رو عوض کرده ، چقدر شوهرش دوسش داره ،
💜دنیای من :پدرم + مادرم + داداشام +خواهرم + همسرم+دخترم💜
خواهر شوهرم که سر همه کلاه گذاشت و به همه حتی به شوهرش دروغ گفت و رفت برای خودش عمل پیکر تراشی کرد ..به این همه جسارت غبطه میخورم ..من نمیتونم یه دروغ کوچیکم بگم دلم به حال خودم میسوزه انقد ساده م