منم سه روزه سرکلاژ شدم و استراحت مطلقم بهم گف حتی مطبم نیا یکیو میفرستم قلب بچه رو چک کنه هر ماه..واقعا سخته من الان هفته پونزده م .گف دهانه رحمت خیلی شله تو رو خدا دعا کنین دو تا سقط داشتم بچه منم سالم به دنیا بیاد منم میخوام کتاب بخونم تا این روزا زودتر بره
باید تحمل کرد عزیزم ، من خودم یه زایمان زودرس تو هفته ۲۱ داشتم ، الان هم بارداری دوممه و از اول استراحت بودم و فقط شیاف مصرف می کردم ، به دکترم هرچقدر اصرار کردم که سرکلاژ کنه قبول نکرد که شیاف جایگزین سرکلاژه ، الان که به لطف خدا نزدیک۳۱ هفته شدم ، هر روزش برام پر استرس بوده ، شما خداروشکر سرکلاژ داری و یه مقدار خیالت راحته ، پس به استراحتت برس و توکل کن به خدا ، ان شاء الله نی نی تو صحیح و سالم بغل کنی
برا منم دعا کن که این چند هفته هم به سلامتی بگذره
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!
من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
خانومی شما چند ماه استراحت مطلق بودین؟کلا در طول روز چند دقیقه راه میرفتین؟آمپول دور نافم می زدین؟داروهاتون کلا چیا بوده؟منم کلی مشکل دارم انقدر که کسی فکرشم نمی تونه بکنه.الان 3 ماهه که استراحت مطلق کردم فقط برا دستشویی بلند شدم و حمام.ولی از لخته شدن خون تو بدنم یا آمبولی ریه می ترسم.چون دکترم گفته نسبی ولی هم به خاطر مشکلاتی که به خاطر جنین پیش اومده مطلق کردم ولی الان می ترسم چون نفس نمی تونم بکشم امشب.میشه جوابمو زودی بدید لطفا؟خیلی برام مهمه
سلام عزیزم اول بگم که توکلت به خدا باشه، من از اول بارداری استراحتم نسبی بود چون دکتر می گفت در این حد باشه ولی از هفته ۱۶ خودم ترسیدم و یکسره خوابیدم و فقط برا دستشویی بلند می شدم، دوهفته یکبار هم حمام می رفتم، من امپول هپارین که دور ناف می زنن برا جلوگیری از لخته خون نه خداروشکر نزدم، همون خوابیده بعضی وقتا پاهاتو از مچ تکون بده ،منم از اواسط بارداریم تنگی نفس و تپش قلب داشتم که رفته رفته بیشتر می شد ولی باید تحمل کرد ، همه ی اینا با تولد بچه از بین میره، من خیلی استرس داشتم خیلی سختی کشیدم، اما خداروشکر الان پسرم ۳ونیم ماهشه و میگم اون سختیا ارزششو داشت ، توکل کن به اون بالایی، ان شاء الله همه سخایا زود تموم میشه و صحیح و سالم بغلت می گیریش
ممنونم از جوابت عزیزم.آخه دکتر من امروز کلی منو ترسوند.میگه باید بیمارستان بستری شی و آمپول دور ناف بزنن بهت.میگه چون لکه بینی داری با اون آمپول امکان خونریزی بیشتر و سقط داری برا همین برو بیمارستان.می خواد سقط گردن خودش نیفته.من برم بیمارستان اون آمپولو می زنن و بچم سقط میشه.دو هفته پیشم سرکلاژ کردم.و الانم هماتوم و لکه بینی دارم.میگه چون جون خودت تو خطره.البته من از روز اول بارداریم که شیاف استفاده میکردم تنگی نفس گرفتم و تپش قلب و نمی تونستم دو قدمم راه برم.و الان خیلی شدید شده.البته چون خیلی استرسیم و دو بار عمل جراحی شدم تو این بارداریم و خیلی لاغرم میگم شاید برا اونم باشه تنگی نفسم.ولی دکترم اینو گفته منو گذاشته تو دوراهی.مجبورم کرده برم.ولی نمی خوام بچمو ازدست بدم بعد 5 سال ناباروری شوهرم با آی یو و کلی سختی باردار شدم...دارم دق می کنم از غصه.برام دعا کن.
سلام خانمی. امیدوارم که حالتون خوب باشه ، منم دیروز سرکلاژ شدم .هفته ۱۵ هستم و دکتر با معاینه متوجه شد طول سرویکسم ۲۵ شده، اثر بیهوشی خیلی اذیتم کرد، از طرفی تو هفته ۱۲ به خاطر مشکل عفونت روده ام مجبور شدم یه جراحی که البته بدون بیهوشی و سر موضعی بود تو ناحیه مقعدم داشته باشم . منم با آی یو آی باردار شدم ، شرایطم اصلا خوب نیست، خیلی استرس دارم ، فقط توکل به خدا کردم . شما هم از خدا بخواهین و مطمئن باشید خدا کمکتون میکنه
سلام عزیزم.پس یه همدرد پیدا کردم.شما هم بی حسی از کمر بودین سر عمل قبلیتون؟من به خاطر داروهای آی یو آی تخمدانم هایپر شد و پیچ خورد و تا مرگ پیش رفتم و اندازه سزارین جراحیم کردن تو آخر 8 هفته...همش میترسم این داروهایی که تو بیمارستان بستری بودم بهم زدن رو بچم تاثیر بد گذاشته باشه.بعدشم که عمل سرکلاژ و دوباره داروهای عمل...امیدوارم شما هم حالتون زودتر خوب بشه.می دونم چی میگی....چون خودمم اصلا شرایطم خوب نیست چه روحی چه جسمی و چه جنین...ولی خیلی می ترسم از همه چیز..
بله منم از كمر سر شدم واسه جراحي قبليم، كلي دارو خوردم همش نگران سلامتي جنينم هستم، خيلي روحيه مو از دست دادم، شوهرم يكم عصبيه، منو خيلي دوست داره ولي همش ميگه دوست ندارم اينطوري باردار شدي، زناي مردم خوش و خرم حامله ميشن و تو اينجوري افتادي رو تخت. دلم ريش ميشه با حرفاش، دوست دارم برم خونه مادرم بمونم ولي خونشون كلي پله داره، خلاصه گير افتادم ، همش تو منت افتادم كه يكي برام به ليوان آب بده ، مامانم روزي ٢ ساعت مياد كارامو ميكنه و ميره
بازم میگم توکلت به خدا باشه خودش داده خودشم نگه میداره اگه هماتوم داری امپول هپارین که دورناف میزنن رو باید بزنی چیز خطرناکی نیست که نترس اصلا خیلی ها هستن که از اول تا اخر بارداری این امپولو هر روز زدن
منم ده روز پیش سرکلاژ شدم ایشالا ختم بخیر بشه
خدایا سالم و سلامت و به موقع بدنیا بیاد
از اول بارداری کلی استرس کشیدم اول آزمایش سل فری و ... بعد سرکلاژ .. الانم درد پریودی و درد واژن دارم گاهی اوقات
عفونت هم گرفتم بخاطر سرکلاژ
خدایا خودت کمک کن
سلام عزیزم.اون روز جوابتو دادم و نوشتم که بالاخره یکی با شرایط من پیدا شد که تو بارداری عمل شده باشه.ولی فرستاده نشد.البته من عملم یه اتفاق نادر بوده به اسم تورشن.که برا کمتر کسی اتفاق میفته.و دلیلش داروهای آی یو آی بوده که باعث شده تخمدانم پیچ بخوره تو بارداری.و عمل باز بود مثل سزارین.ولی الان دیگه انشالله مثل من نباشه شرایطتت.من بعد اون قضیه هزار تا بلای دیگم سرم اومده.تو غربالگری 18 هفته تو سونو گفتن تو معده جنین کلسیم دیده شده.چیزی که اصلا دکترم نمی دونست چی هست با اینکه دکترم متخصص بارداری پر خطر و طب مادر و جنینه و مال رویانه.و گفتن تو کلیش ادرار جمع شده.گفتن 24 هفته از بین می ره هر دو ش احتمالا.امروز 22 هفتمه سونو دادم هر دوش دو برابر شده سایزش.و دکترم میگه ممکنه سندروم داون باشه بچه یا ناقص.ولی دیگه زمان آمینوسنتز و وقت شرعی سقطت گذشته .ولی من آخه سل فری داده بودم و گفته بودن که بچه سالمه....ای خدا...غیر از این درگیر پارگی و سوراخ کیسه آب بودم که می گفتن اگه سوراخ باشه ختم می دیم...دو هفته هم هست که آزمایش کومبسم مثبت شده و می گن یا بچه مرده به دنیا میاد یا ناقص.یا تو رحم می میره.آمپول رگام رو هم زده بودم و محاله برا کسی که این آمپولو زده کومبسش مثبت بشه ولی برا من شده و میگن یه اتفاق نادره.حالا قراره دوباره آزمایش رو دو هفته دیگه تکرار کنم.تروخدا هر کی می خونه دعا کنه هم آزمایش کومبسم منفی بشه و هم اون ادرار و اون کلسیم از بین رفته باشه تا دو هفته دیگه...به خدا دارم دق می کنم.
عزیز دلم همه چیزو به خدا بسپار ، زمان همه چیزو درست میکنه . من هم شرایطم جالب نیست، هفته ۱۸ تو غربلگریم دکتر یه کیست تو سر جنین دیده و ضخامت پشت گردن هم خیلی بالاست، البته تو ان تی همه چیز نرمال بود. الان دکتر اصرار داره سل فری انجام بدم ولی شوهرم انقدر به این بچه وابسته شده که میگه آزمایش نمیدیم، هفته پیش هم خونریزی کردم که گفتن جفت روی دهانه رحمه. هفته ۱۵ هم سرکلاژ شدم . والان استراحت مطلق هستم ، روحیه ام زیر صفره، دارم روز شماری میکنم . جای عملم هم پایین روده ام میترسم عفونت کنه ، آخه همش دراز کشیدم. تازه هفته ۱۹ ام ..... این استراحت مطلق داغونم کرده ،حمام باید ۲ هفته یه بار ۵ دقیقه ای برم .... خدا بهمون رحم کنه
یه چند هفته دیگه زمان بده ، همه چیز مشخص میشه. کجا استراحت میکنی؟ خونه خودت یا مامانت؟ سعی کن روحیه تو ببری بالا. من که دارم به خودم اینو میقبولونم که اگر هم هر اتفاقی افتاد و این بچه برام نموند، مهم سلامتی خودمه....
