دو ساله عقدم طبقه دوم مامانم اینا میشینم بخدا خیلی قناعت کردم خیلی حرف شنیدم سرزنشم نکنید شوهرمو دوس دارم خیلی هم تلاش میکنیم دوتامون ولی هنوز نتونستیم بریم خونه مستقل خودمون رو رهن کنیم و بچینیم نه تونستیم عروسی بگیریم اونایی ک بعد من عقد کردن عروسی رو گرفتن جهازم تکمیل و لقمه آماده تو دهنشون یعنی خدا به اونی ک واقعا با عشق ازدواج کرده کمک نمیکنه؟ یعنی خدا آبروی منو نمیخوره ک هر ننه قمری برسه تو روم دلمو بشکنه یا پشتم حرف بزنه؟