مامان داشت برای خواهرم حلوا و کاچی درست میکرد...چون شدید خون ریزی داشت
مامانم برا همه نگه داشت ...
مامانم گفت این برا شوهرت .شوهرم نبود
خواهرم گفت تو جاش بخور اون ک خونریزی نداره و ضعیف نیست
تو بخور جاش
گفتم حالا دفعه دیگه الان همه دارن ...
گفت برا خودت میگم بخورش