2733
2734

میگفت چون خانم ها رو و دغدغه هاشون رو میشه فهمید تو نی نی سایت 


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728

خب آره اما دردسر هم داره

خونه ی ما دورِ دوره پشت کوه‌های صبوره پشت دَشتای طلایی پشت صحراهای خالی خونه ی ماست اونورِ آب  اونورِ موجهای بی تاب پشت جنگلای سروه توی رویاست،توی یه خواب،پشت اقیانوسِ آبی پشت باغای گلابی اونور باغای انگور پشت کندوهای زنبور خونه ما پشت ابرهاست اونور دلتنگیِ ماست تهِ جاده های خیسه پشت بارون پشت دریاست💖💖💖💖💖💖💖بودنت هنوز مثل بارونه تازه و خنک و ناز و آرومه حتی الان از پشت این دیوار که ساختن تا دوستت نداشته باشم اَتل و متل بهار بیرونه مرغابی تو باغش میخونه باغ من سرده همه ی گلاش پژمرده دونه دونه بارون بارونه...بارون بارونه...بارون بارونه...بارون بارونه دلم تنگه پرتقال من گلپر سبزه قلب زار من منو ببخش از برای تو هرچی که بخوای میارم اَتل و متل نازنین دل زندگی خوب و مهربونه عطر و بوش همین غم و شادیه کوچیک و بزرگمونه.💖
2740

چ دروغ زیبایی

برای چیز دیگه اینجایید،وگرنه شناخت خانما اینجوری نیست

ما میخوایم مردارو بشناسیم نمیریم تو گروه پسرونه،میریم کتاب میخونیم

درضمن دغدغه های ما هم حرفای اینجا نیست،دغدغه های بزرگتری داریم ک فضای سایت مناسب صحبت کردن در موردش نیست

مطمئنم منم یه روز پولدار میشم،شاید بپرسی چطوری که باید بگم ممنون تو چطوری؟                                              من فقط دوکاربری با نام شکلات فرانسوی دارم،شکلات_فرانسوی و شکلات__فرانسوی،اون شکلات___فرانسوی (با سه خط فاصله) مال من نیست،پس لطفا نپرسید که اون تاپیکا رو تو زدی؟نه من نزدم

ما خودمون خانوما  اینجا که فعالیتمون زیاد بشه هم دیگه رو به بیکار بیعاری میشناسیم

بعد شما اقایون سایت رو موفق بشناسیم؟؟؟

قابل توجه برخی کابران به ظاهر و باطن نامحترم :من وقتی نظر میدم مثل تو رو هوا حرف نمیزنم فکت موثق میارم .پس با من وارد کلکل نشو که جلو این همه کاربر ضایع نشی:)

اینجوری میگین که بودنتونو تو سایت توجیه کنین🙄

 یخ زیر لب گفت :(چه فایده که زندگی کنی و کسی را دوست نداشته باشی ؟چه فایده که کسی را دوست داشته باشی ولی نگاهش نکنی!) روزها یخ به آفتاب نگاه می کرد. خورشید و درخت می دیدند که هر روز کوچک و کوچک تر می شود. یخ لذت می برد ،ولی خورشید نگران بود. یک روز که خورشید از خواب بیدار شد تکه ی یخ را ندید. نزدیک شد. از جای یخ ،جوی کوچکی جاری شده بود. جوی کوچک مدتی که رفت، توی زمین ناپدید شد. چند روز بعد، از همان جا، یک گل زیبا به رنگ زرد، به شکل خورشید رویید.هر جایی که آفتاب می رفت، گل هم با او می چرخید و به او نگاه می کرد.گل آفتاب گردان هنوز خورشید را دوست دارد، او هنوز عاشق خورشید است. ❤️✨
چ دروغ زیبایی برای چیز دیگه اینجایید،وگرنه شناخت خانما اینجوری نیست ما میخوایم مردارو بشناسیم نمیر ...

من واسه شناخت مردا که باید بگیرم چطور رفتار کنم کتاب میخونم

مشاور تحصیلی❤برنامه ریزی درسی 💖 انتخاب رشته💞معرفی کتاب تست🌸آموزش رایگان زبان انگلیسی
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687