فرشته کسی هست که سال ها ارزو داره از وجودش یه فرشته ی دیگه متولد بشه.... 9ماه باعشق حالت تهوع و بدغذایی رو تحمل میکنن، حتی نمیتونن براحتی و جوری که دوست دارن بخوابن! تصور اینکه مدفوع و ادرار یک انسان دیگه رو جمع اوری کنی و حتی ببینی، سخت ترین کار دنیاست اما برای مادر این کار هم چندش اور نیست....
از بیدار ماندن های شبانه به پای گریه هاش، قابل وصف نیست و همه میدونیم...
سخته همیشه یک دیگ جدا غذا درست کنی برای یک انسان نیم وجبی که بد غذاست و نباید هر غذایی بخوره !
پس میاره روی لباس ها و حتی پدر هم چندشش میشه ولی مادر چی!؟
از سختی های زایمان نمینویسم چون همه درد ها و مشکلاتش رو میدونن ... اصلا میدونین عصب هایی که حین زایمان اسیب میبینن دیگه هیچوقت ترمیم نمیشن؟
اصلا چطور یک انسان اون همه درد رو میتونه تحمل کنه؟
وقتی مریضه ایا پدر و مادر اقا میان یکبار مراقبش باشن ببرنش دکتر بهش رسیدگی کنن؟ یا مادر اقا پوشک بچه رو عوض میکنه؟ 9ماه حملش میکنه؟ زایمان میکنه؟
پس چرا یک مادر نباید حق حضانت بچه اش رو داشته باشه؟ یعنی سهم یک زن از پاره ی وجودش از پدر و مادر همسرش کمتره؟
به چه جرمی ؟ کسی دلسوز تر از پدر و مادر خوده بچه هم هست مگه ؟؟؟؟؟