همونم که قسم دادم برام دعا کنید
شنبه هفته گذشته
حدودا ساعت ۷:۱۵ صبح که وقتی آقام رفت سرکار
من خواب بودم پسرمم کنارم خواب بود
در خونمون در زدن بدون اینکه آیفون بزنن
منم خوابالود بود
تو همون حالت رفتم
صدای بچه اومد گفت خاله میشه بهم کمک کنید
منم از روی دلسوزی رفتم پول برداشتم و رفتم دم در
هنوز در کامل باز نکرده بودم
که یک آقایی وارد خونه شد