سلام حدود ۳سال پیش سال ۹۹ باشوهرم به اختلاف خوردیمو من اومدم خونه پدرم بعد دوهفته که اونجا بودم فهمیدم باردارم نتونستم مدیریت کنم خانوادم فهمیدن وقتی فهمیدن😔😔😔......
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید
نظرم با احترام میگم🙂 فقط بگو چراااا واقعا ۲تا بچه رو دلت اومد سقط کنی مگه چندسالت بود اون موقعه که ...
امضامو بخون گلم منو شوهرم از بچگی باهم بزرگ شدیم اون حرفارو میزد فقط برا اینکه منو راضی کنه بعدها عذرخواهی میکرد ۲۲ سالم بود تقریبا نمیدونم شاید بخاطره عشقی که بهش داشتم یا شاید ترس ولی میدونم خیلی اشتباه غیرقابل بخششی کردم و امیدوارم واقعا خدا منو ببخشه😔😔