2733
2734
عنوان

عشق شد دردناک ترین تجربم🥹

4314 بازدید | 225 پست

یک سال و نیم باهم بودیم

 قشنگترین روزارو کنارش داشتم چون نمیذاشتم تماس دستی و بغل داشته باشیم از روی موهام نازم میکرد شالمو درست میکرد دستشو مسذاشت پشت صندلیم میگفت چقدر دوست دارم بغلت کنم 🥺

۶ماه انتظارکشید تاگذاشتم دستمو بگیره

 دونه دونه انگشتای دستمو بوسید قشنگترین حس دنیارو داشتم 🥹

هرسری تو خونه چیزی میخرید بدون من نمیخوردسهم منو جدامیاورد، حتی موقع فوت پدرش که تو بدترین حال بود باز اون بود که منو اروم میکرد

  اغراق نمیکنم بحث بود ناراحتی بود دلخوری بود ولی تهش دوست داشتن بود تهش دلجویی بود اصلا قهرای ما بیشتراز یک روز نمیکشید 


 ۱۰ دی ۱۴۰۰ اولین قهرطولانیمون بود بعداون چندین بار از نو شروع کردیم


وقتاییم که باهم نبودیم انقدر اتفاقی همو میدیدم میگفت میبینی چون هردومون دلتنگیم تندتند همو میبینیم میبینی چقدر دلامون وصله همه انقدر پروفایل و بیو استوری میذاشت تادوباره باهم شروع میکردیم


ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731
2740

من نه داشتمش نه در ارتباط بودم فقط از دور مجنون وار در پی لیلی بودم

تو مرا آزردی…

که خودم کوچ کنم از شهرت،

تو خیالت راحت!

میروم از قلبت،

میشوم دورترین خاطره در شبهایت

تو به من میخندی!

و به خود میگویی: باز می آید و میسوزد از این عشق ولی

بر نمی گردم، نه!

میروم آنجا که دلی بهر دلی تب دارد…

عشق زیباست و حرمت دارد

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز