من خودم از اول بچمو بردم حموم کردم نمیتونستم به کسی اعتماد کنم 😆 اول حمومو گرممیکردم بعد تو تشت آب ولرم رو به گرم مریختم پارچه مینداختم مینشستم رو پامم پارچه میذاشتم که از دستم سُر نخوره اول آروم آروم رو پاهاش آب میریختم که بدنش عادت کنه کلا تو حموم میخوابید با شامپو بدن آروم میشستم و همسرم کمکم بود بچرو خشک میکردم لباس میپوشوندم میبرد بیرون
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید
یعنی الان دوماهشه حمام نبردیش؟ من یه پیراهن ازین نخی هندیا داشتم موقع حمام میپوشیدمش که لیز نخوره از بغلم بعد مینشسم زمین میزاشتمش تو بغلم یه حوله خیلی کوچولو رو شامپو میزدم سرتا پاشو میشستم بعدم با یه لیوان پلاستیکی کوچیک اب میریختم روش ابکشی میکردم از روزی ک بدنیا اومد تا الان ک هفت سالشه با هیچکس غیر از خودم حمام نرفته
بچرو بخوابون رو پاهات طوری که رو صورتش اب نریزه فقط بریز رو سرش با دستت.... نمیخواد ببری زیر دوش خفه کنیش
ازاد شو از بند خویش زنجیر را باور نکن💚 اکنون زمان زندگیست تاخیر را باور نکن 💚حرف از هیاهو کم بزن از اشتی ها دم بزن 💚از دشمنی پرهیز کن شمشیر را باور نکن 💚خود را ضعیف و کم ندان تنها در این عالم ندان💚 تو شاهکار خالقی تحقیر را باور نکن💚 بر روی بوم زندگی هر چیز میخواهی بکش💚 زیبا و زشتش پای تو تحقیر را باور نکن💚 تصویر اگر زیبا نبود نقاش خوبی نیستی💚 از نو دوباره رسم کن تصویر را باور نکن 💚خالق تو را شاد افرید ازاد ازاد افرید💚پرواز کن تا ارزو زنجیر را باور نکن 💚از گرگ بودن دم نزن انسانمگاهی ارزوست 💚ما از خودی زخم میخوریم بند نفس یک تارموست💚 تو از جنس ما نیستی یک شب به فقرم سر بزن 💚مظلوم گر گشنه بود تیری خورد بر قلب من 💚