یادم افتاد عید با مامانم رفتیم بیرون از شهر یه ماشین ۴۰۵ توی جاده داد میزد خانومم تایرتونن تایرتون پنچره
ماهم داشت باورمون میشد که راست میگه بعد گفتیم یکم جلوتر بریم که یه روستا باشه بتونیم اگه اینا رفتن از مردمش کمک بگیریم
بعد دیدم جلوتر ماشین پلیسه همونجا وایستادیم بعد دیدم اینا پا گذاشتن رو گاز و الفرار😐😐😐
پلیس گفت خیلی از دزدی های ماشین همین جوری پیش میاد😑