خسته شدم از مقایسه کردن
یه بار زندگیمو مقایسه میکنم
یه بار قیافه همسرمو با بقیه
یه بار رابطمو
خیللللللللی خسته ام
مثلا رفتیم تفریح همه خوش و خرم بعد من بدبخت ذهنم نمی‌ذاره لذت ببرم همش داره مقایسه میکنه
دوست دارم بمیرم راحت شم
نمیدونم چیکار کنم
قرصی دوایی چیزی نداره این درد من ؟؟؟؟؟؟
منم مثل خودتم گاهی
انقدر شبا داشته هاتو رو کاغذ بنویس از خدا شکر کن دیگه مقایسه کردن یادت میره فقط ۲۱ روز از خدا شکر گذاری کن روی کاغذ
دایم نکات مثبت زندگیتو تداعی کن ...شیطون رو لعن کن که اولین مقایسه کننده بود
برو دکتر اینجوری پیر میشی هروقت اومد تو ذهنت سریع دورش کن
نه باید بری دکتر یا مشاور
باید منشع این مقایسه کردنا رو بفهمی
بعضیا دسته خودشون نیست بعضیا حس حسادت مقایسه میکنن
انسان هیچ گاه دست از مقایسه بر نمیداره.
این حس شما رو همه تجربه میکنن
شاید حتی اونیم که شما داری مثلاااا ماشینش و با ماشینت مقایسه میکنی داره رنگ پوست یا نوع لباسش و با شما مقایسه میکنه😉
اینو همیشه به یاد داشته باشه هیچ وقت باطن زندگی خودت و با ظاهر زندگی دیگران مقایسه نکن
و در ضمن
دلِ بی غم در این عالم نباشد
اگر باشد بنی آدم نباشد
دختر خوب به جای این فکرا درصدد باش روی بالا بردن کیفیت زندگیت کار کنی روی هر چه بهتر شدن روابط خودت و همسرت روی ارتقا خودت برو کلاس های مختلف دائم در حال یادگیری باش
