موقع اشنایی بهتون بگه ، به مثال اگه خونه ی خواهرم بودی و من نرسیدم بیام دنبالت دوست ندارم دامادمون تو رو برسونه تا خونه . چون جایی که نامحرم باشه نفر سوم شیطانه
یا بگه حتی اگه یه موقع شرایط جوری شد که بهترین رفیق ام که خیلی قبولش دارم و بیست ساله رفت و امد داریم خواست تو رو تا جایی برسونه خوشم نمیاد سوار ماشین اون بشی
یا مثلا میگه موقع حرف زدن با داماد هامون خوشم نمیاد خیلی چشم تو چشم بشی
ما اصلا از این اخلاق ها نداریم . پدرم همیشه به من و خواهرم اعتماد داشته . بارها شده شرایط جوری شده که پسر همکارش که رفت و امد خانوادگی داریم ما رو رسونده تا جایی . جز سلام و علیک و تشکر کردن و حال و احوال حرف اضافه ی دیگه ای نزدیم .
این اقایی که گفتم خاستگار خواهرمه