گیرم که در باورتان به خاک نشسته ام و ساقه های جوانم از ضربه های تبرهایتان زخم دار است با ریشه چه می کنید؟گیرم که بر سر این بام بنشسته در کمین پرنده ای پرواز را علامت ممنوع می زنید با جوجه های نشسته در آشیان چه می کنید؟گیرم که می کشید گیرم که می برید گیرم که می زنید با رویش ناگزیر جوانه ها چه می کنید؟
ما چون ز دری پای کشیدیم کشیدیم .امید ز هر کس که بریدیم ، بریدیم .دل نیست کبوتر که چو برخاست نشینداز گوشهی بامی که پریدیم ، پریدیم .رم دادن صید خود از آغاز غلط بودحالا که رماندی و رمیدیم ، رمیدیم.
ما چون ز دری پای کشیدیم کشیدیم .امید ز هر کس که بریدیم ، بریدیم .دل نیست کبوتر که چو برخاست نشینداز گوشهی بامی که پریدیم ، پریدیم .رم دادن صید خود از آغاز غلط بودحالا که رماندی و رمیدیم ، رمیدیم.
ما چون ز دری پای کشیدیم کشیدیم .امید ز هر کس که بریدیم ، بریدیم .دل نیست کبوتر که چو برخاست نشینداز گوشهی بامی که پریدیم ، پریدیم .رم دادن صید خود از آغاز غلط بودحالا که رماندی و رمیدیم ، رمیدیم.