حالم خوب نیست بخدا 🥲
من عروس بدی برای خالم نبودم، خیلی تو فکرش بودم حتی میگفتم شوهرم طلامو بفروش دندون مادرت درست کن ثواب داره
هرشب شام پایین بودیم پیش مادرش
تو همه کارم دخالت میکرد غیر مستقیم
تو همه چیز نظر میداد
هرجا میرفتیم باید چار تایی تو یه ماشین بشینیم بریم ،خودشون پراید داشتن ولی همیشه باید همه چیزمون شریکی میبود
س مسافرت رفتم نمیدونی چ غوغایی کردن🥲
خیلی حالم بده خیلی
رو مغازه بابام کار میکردم یه روز چون مهمون داشت مجبورم میکرد ک نباید بری ،خب یکی نبود بگه ب تو چ انقد دخالت میکنی 🥲