2733
2734
عنوان

مزاج صفراوی سوداوی

113 بازدید | 5 پست

سلام خانما کیا اینجا مزاجشون صفراویه؟ 

میشه بگین چطوری هستین

من وقتی استرس میگم خیلی از درون داغ میشم انگار خونم جوش اومده از متخصص طب سنتی پرسیدم گفت صفرات میزنه بالا

من هیچکدوم از علایم مثل زردی چشم و دل پیچه و جوش و.. ندارم فقط از درون داغ میشم

کسی بوده مثل من؟

نمیدونین راه کارش چیه؟

‌قطره، دلش دریا می‌خواست. خیلی وقت بود که به خدا گفته‌بود.هر بار خدا می‌گفت «از قطره تا دریا راهی‌ست طولانی. راهی از رنج و عشق و صبوری. هر قطره را لیاقت دریا شدن نیست.»قطرہ عبور کرد و گذشت. قطره پشت سر گذاشت. قطره ایستاد و منجمد شد. قطره روان شد و راه افتاد. قطره از دست داد و به آسمان رفت. و هر بار، چیزی از رنج و عشق و صبوری آموخت.تا روزی که خدا گفت «امروز، روز توست! روز دریا شدن.» خدا قطره را به دریا رساند. قطره طعم دریا را چشید. طعم دریا شدن را. اما...روزی قطره به خدا گفت «از دریا بزرگ‌تر، آری از دریا بزرگ‌تر هم هست؟» خدا گفت «هست.»قطره گفت «پس من آن را می‌خواهم. بزرگ‌ترین را. بی‌نهایت را.»‌خدا قطره را برداشت و در قلب آدم گذاشت و گفت: «اینجا بی‌نهایت است.»آدم عاشق بود. دنبال کلمه ای می‌گشت تا عشق را توی آن بریزد. اما هیچ کلمه‌ای توان سنگینی عشق را نداشت. آدم همه‌ی عشقش را توی یک قطره ریخت. قطره از قلب عاشق عبور کرد. و وقتی که قطره از چشم عاشق چکید، خدا گفت «حالا تو بی‌نهایتی، زیرا که عکس من در اشک عاشق است :)
فک کنم باید شربت سکنجبین بخوری و حجامت کنی  بازم از متخصص بپرس

ممنون عزیزم

‌قطره، دلش دریا می‌خواست. خیلی وقت بود که به خدا گفته‌بود.هر بار خدا می‌گفت «از قطره تا دریا راهی‌ست طولانی. راهی از رنج و عشق و صبوری. هر قطره را لیاقت دریا شدن نیست.»قطرہ عبور کرد و گذشت. قطره پشت سر گذاشت. قطره ایستاد و منجمد شد. قطره روان شد و راه افتاد. قطره از دست داد و به آسمان رفت. و هر بار، چیزی از رنج و عشق و صبوری آموخت.تا روزی که خدا گفت «امروز، روز توست! روز دریا شدن.» خدا قطره را به دریا رساند. قطره طعم دریا را چشید. طعم دریا شدن را. اما...روزی قطره به خدا گفت «از دریا بزرگ‌تر، آری از دریا بزرگ‌تر هم هست؟» خدا گفت «هست.»قطره گفت «پس من آن را می‌خواهم. بزرگ‌ترین را. بی‌نهایت را.»‌خدا قطره را برداشت و در قلب آدم گذاشت و گفت: «اینجا بی‌نهایت است.»آدم عاشق بود. دنبال کلمه ای می‌گشت تا عشق را توی آن بریزد. اما هیچ کلمه‌ای توان سنگینی عشق را نداشت. آدم همه‌ی عشقش را توی یک قطره ریخت. قطره از قلب عاشق عبور کرد. و وقتی که قطره از چشم عاشق چکید، خدا گفت «حالا تو بی‌نهایتی، زیرا که عکس من در اشک عاشق است :)
ببین نظرات اینجا خیلی خوبه ها ولی تهش ادم نیاز داره یه ادم متخصص بهش بگه چیکار کنه. من خودم هربار مساله اینجوری برام پیش میاد میرم سراغ دکترساینا. بیا اینم لینکش بعد تازه خیالمم راحته که اگر مشکلم حل نشه پولمو کامل برمیگردونن.



منم صفراوی هستم .جوش و دل پیچه ربطی ب صفراوی بودن نداره . فقط تو دهنت اگ صب پاشدی تلخه .یا غذا ک میخوری ترش میکنی .اجیل زیاد بخوری ترش میکنی اینا نشونه صفراس.من ن جوش دارم ن دل پیچه کی همچی حرفی زده بت؟ زردی چشمم هم مال صفراوی هاس هم سوداوی . 

2742
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687