باسلام
کمتر از یک ماهی میشه که با صاحبکارم به قصد و نیت ازدواج ارتباط گرفتیم.من ۲۲سالمه اون آقا ۳۸این اختلاف سنی برام مهم نیست در مقابل بقیه اپشناش(بیشتر از لحاظ مالی)
راجبه کار سوال نکنید چون واقعا نمیتونم بگم فقط من یه کارگر اون آقا صاحب تمام تشکیلات
دلایل مجرد بودنشو برام گفته و قانع کننده بود
اون ترک من لر.اون ها به شدت مذهبی از لحاظ ظاهری ما در قید مذهب نیستیم(خیلی ترغیبم میکرد راجبه بستن جلوی مانتوم و پوشیدن سینم)
تو این ایام که کمتر از یک ماه باهم صحبت میکردیم نزدیک ۱۲ملیون هم برام خرج کرد.بدون هیچ چشم داشتی یا کوچک ترین حرکت بدی
الان ۲روزه درست حسابی صحبت نمیکنه و میگه مریضم
من میگم نکنه پشیمون شده و نمیخواد دیگه..
به نظرتون ممکنه؟
خودش که میگه مریضم و حالش خوب میشه دوباره یهو بد میشه