رل سابقم ک تموم شده همه چی الان:)۲سال باهم بودیم سن هم میگم ک نپرسید من ۲۲ اون ۲۷ حتی ادم اویزونی هم نیستم شده بود تموم بشه خودش باز پیام داده بود برگشته بود اسرار کرده بود
دیروط ب یکی از دوستام دایرکت داده بوده ک میخواد ببینتش کارم داره ب دوستم گفتم برو واسم صدا ضبط کن
رفته به دوستم گفته ب (ینی من)هیچ حسی نداره و میخواد بااون باشه دوستم هم پیاده شده صداشو واسم فرستاد
پیاده ک شد رل سابقم یهش پیام داده ک برو ب (ینی من)همه چیو بگو
منم بهش پیام دادم هررررررچی از دهنم در اومد بهش گفتم جوابش بهم اینه ک مجبورم بودم اینکارو کنم که از خودم دورت کنم زندگیم بده تو دردسر افتادم و من انقدم بی .نا.موس نیستم تو از من چیزی دیدی تاحالا هی مینوشت کاش میتونستم بهت بگم چی شده نمیتونم بگم بهت قلبم داره تیر میکشه ...
بهش گفتم ای چرتو پرتاتو واس یکی دیگ تعریف کن میدونم هیچی نیست اگرم بود میوندی میگفتی الانم برو هیچ وقتم نمیخشمت
بعدش دیدم خواهرش پیام داده ک داداشم با پسرعموش درگیر شده با چاقو زدتش الان نیومده خونه معلوم نیس کجاست حالمون خوب نیست گفت بهت بگم
من به خودش پیام دادم گفتم دروغ ها تو جمع کن وسعم مهم نیست دیگه تمام شده همه چی گفت دیگه هر جور دوست داری فکر کن گفتم حالم ازت بیشتر داره بهم میخورد بهم پیام نده دیگه
امروز بهش پیام دادم ino: واسه اخرین بار میخوام امشب ببینمت اگه اومدی ک خوب اگه نیومدی واسه همیشه فراموشت میکنم بیا هر حرفی داری بهم بزن خیلی سوالا تو ذهنم هست بعدش تمام شه بره
جواب نداده
