سلام به دوستان باسیاست خودم.من یه خواهر شوهره مجردم که قصد ازدواجم نداشتمو ندارم البته فعلا..و مجبورم تو خونه ی پدریم رفتارها و بدذاتیای عروسمون رو تحمل کنم.لطفا بنده رو در امر عروس داری راهنمایی کنید.خیلی موذیه از اون اول مخالف ازدواجش با این بودیم الانم فقط منم که دارم حرص میخورم چون داداشو مامان بابامو اصن جادو کرده زبونشونو بسته؛ پدر مادر من ایییینقدر بهش محبت کردن اووونقدر بالا بالا بردنش توخوابم نمیدید همچین ازدواجی کنه جوریکه خواهراش به شانس خوبش غبطه میخورن بعد حالا ازین موضوع خیلی ناراحتم خونه ی ما که میاد دست به سیا سفید نمیذاره یا به زور چی بشه بلند بشه یه بشقاب خودشو برداره یا کلا با ماها که خانواده ی درجه یک شوهرشیم مثه کلفتا نوکرا برخورد میکنه ولی کافیه ببریمش توو فامیل چه پدری چه مادری همچین باهاشون گرم میگیره تشکر میکنه بلند میشه کار میکنه باهاشون صمیمیمی میشه از خودشو خانوادش فقط تعریف میکنه تو سره برادرم میزنه یا محل ماها نمیذاره جوریکه همه میگن عروستون خیلی خوبه ماشالله پرانرژی با اعتماد بنفس خوش قدوبالا اصن همه رو جادو کرده البته اولشم با مامان بابای من همینطور بود و همچنین برادرم خرش که از پل گذشت حالا جلو پای بابامم به زور بلند میشه یا تحویل نمیگیره عزتو احترام نمیذاره خیلیییی خیلییی زبون درازه گستاخ و حاضر جوابه سنشم بالاس چندین سالم بیرون کارمند بوده و فقط از خودشو خواهراش تعریف میکنه بشدت بی حیاس تا میبریمش تو جمع فامیل یجوری خودشو خوبه نشون میده که همه اصن محوش میشن بعد به منی که همین یه خواهرشوهرم از اون اول هیییییچ محبتی هیییچ رفتاره خوبی فقط قیافه میگیره یا محل نمیذاره برادرمم کشوند سمت خودش ..برادری که اوونقدر به ما محبت داشتو ولخرجی میکرد حالا کاریش کرده که بخاطره اون به من برمیگرده اصن عروسه یه تولدم بهم تبریک نگفت خیلی کارای ریزو درشت که بخوام بگم طولانی میشه موندم باید با این چیکار کنم مخصوصا توی جمع چه عکس العملی نشون بدم تقصیر پدر مادرمم هست بیش از اندازه بهش محبت کردن مخصوصا بابام اونقدر تحویلش میگیره که اصن خودشو گم کرده پدر نادرم خیلی دلسوزو مهربونن خیلی بی شیله پیلن هیییچی باهاشون نیست اینم فهمیده هم داره داداشمو تیغ میزنه خودشو خانوادش ..هم از پدر مادرم سواستفاده میکنه فقط منن باهاش سرسنگینم چون ذات خرابشو از همون اول شناختم ..ذاتش خرابه ولی ظاهرشو هرکی ببینه میگه وای چقدر شاد پرانرژی چقدر با اعتماد به نفس چقدر قوی چون فقط بگو بخنده بعد جوری باهمه گرمو صمیمی میشه که انگار ۱۰۰ساله میشناخته ..فامیل پدریمم بدجنسن آخه و تفرقه اندازو دورو بعد خیلی خوشحال میشن که عروس مخصوصا خانواده ی مارو بکشونن سمت خودشون که لج مامانمو دربیارن بعد این عروسه هم فرش قرمزو براشون پهن میکنه
یعنی بین این همه آدم ، فقط با تو چالش داره؟؟؟
به نظرم شما یه بازنگری توی رفتار و شخصیت خودت بکن
یک کلام بیخیال باش .یدوس پسر خوب پیدا کنی باهاش خوش بگذرونی اسیبش کمتر از اینه بشینی ب کارای عروسه زوم کنی
عزیزم اگه با برادرت با هم خوشبختن و دلخوش خدارو شکر کن
باور کن از هر آدمی توقع نداشته باشی خودت راحتی
چند سالته؟بنظرم سرت به کار خودت باشه
والا من برداشتم این بود که شما خودت یه مشکلی داری
شوهرشه چرا میگی داداشمو تیغ میزنه!
عجبا
وقتی توقع رفتار خوب داری باید خودتم رفتار خوبی نشون بدی
چطوریه ک با همه فامیلتون خوبه فقط با تو مشکل داره؟
وظیفش نیس توی خونه شما کار کنه بعدم به نظر شما حسودین برادر شما هم شوهر اونه و باید قبول کنید شرایطش فرق کرده یعنی چی که میگی برادرمو کشونده سمت خودشو تیغش میزنه😐😐😐
بنظر من فقط سلام و خداحافظ داشته باش باهاش چه تو جمع چه تو خونه ی خودتون اصلا ری اکشن نشون بده بی تقاوت بزار فک کنه اصلا بود و نبودش برات فرقی نداره نه خوشحال باش از نبودنش نه ناراحت از بودنش
ذات خراب یع روزی معلوم میشه
باهاش چیکار داری نمیشه عوضش کرد دیگ اونم ازدواج کرده اگه کسی بخواد از رفتارش ایراد بگیره یا اذیت بشه شوهرشه
وقتی داداشت ازدواج کنه باید الویتش همسرش و بچه هاش باشن خانواده الویت اخره دیگ قانونش همینه
تو هم مثل پدرو مادرت بی شیله پیله باش
شما خانوماایرانی چرا تا ینفرو میبینید که تو کار خودش موفقه زوود میگید جادو و جنبل کرده؟؟؟
از طرفی کی میخوام این قصه مادر شوهر و خواهر شوهر و عروس و اینارو تموم کنیین؟؟؟
خواهر من ولش کن بزار هرجور ک میخواد رفتار کنه تو واسه خودت زندگی کن. اگه اون گفت بالا چشمت ابرو بیا به من بدوبیراه بگو
با من مشکلی نداره؛ رفتاراش با من و پدرو مادرم بده مثله اینکه ما کنیزشیم ایشون ملکه و باید زیر پاشم تمیز کنیم پرتوقعه بهترین عروسیو براش گرفتیم بهترین خرجارو براش کردیم درصورتیکه هنش یطرفه بود و اونا برای تک برادره من هیییچ کاری نکردن چون تعداد بچه هاشون بالاس ولا برای داماداشون هییچ کاری نمیکنن الانم که رفته سر هونه زندگیش برادره من مثه چی داره فقط صبح تا شب میدوئه کار میکنه اصن اگر عکس قبل ازدواجشو ببینی با الانشم شاخ درمیاری که چی بود چیشد از بس کار استرس بعد این خانوم فقط فکر باشگاهشه ماساژشه به خودش برسه اصن یه دست لباسم نداشت تا اومد خونه ی شوهر الان برو ببین میلیونی داره فقط کفشو لباسو طلا براش میخره اصن ازین رو به اون رو شد بعد فقط یه وعده شام واسه داداشم درست میکنه اونم هزار بار منت میذاره همه جا میشینه میگه برادرم خیلی خوش تیپو خوش فیسه همه دخترا فامیل دنبالش بودن بعد الان ببینیش فکر نیکنی مرده ۵۰ سالس. رفتارای این عروس با ما حالت کشیدنو تیغ زدنو سواستفاده کردنه بعد با فامیل خیلی تابلو گرم میگیره
عزیزم عروس داری خیلی سخته هرکاری براش پدرمادرت بکنن بازم آخرش ی تشکر نیست توش باید فقط بخاطر برادرت تحمل کنی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
