2733
2734

یکی خواسته سر ب سرت بزاره

کاربری سوممه ناجوانمردانه تعلیق شدم 🔪اسم کاربریای قبل:لواشک_ترشک ۹۸ با من در نیفت!!!!🤬 البته بیفتی هم چیز خاصی نمیشع😐😂(نی نی یار،جان عزیزت دست از این سر کچل من بردار)😑اخلاق بضی از نینی سایتیا :(تاپیک ها:وای جورابم پاره بود پیش همه ابروم رف چیکااار کنممم.. دومین تاپیک: اعتماد بنفسم کمه...سومیم تاپیک: احساس میکنم حالم بده....چهارمین تاپیک:از ترس زلزله خوابم نمیبره... پنجمین تاپیک:از دست شوهرم خسته شدم... ششمین تایپک:مادرشوهرم ایشالله بمیره راحت شم..و نظر های بعضیا(اوا عزیزم عکستو بزار ببینم واقعا ب صورتت میاد جورابت پاره شه) یا(میشه عکستو ببینم بدون عکس نظر نمیدم)یا(وا چرا حالا ی عکس بزار شاید بخاطر صورتته)یا(عکستو بزار ی‌ لحظه بعدش پاک کن ببینم ب صورتتم این ترست تاثیری گذاشته خلاصه هیچی دیگ خسته شدم از تایپ بقیشم خودتون میدونین   کاربری دست دو نفره

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

نمیدونم چی بود اومد تو ذهنم انگار تو بچگی یه فیلم اینجوری دیدم

یه صحنه از فیلم تو ذهنمه زنه انگار جن بود بعد چادر سرش بود بالای پشت بوم بود اومده بود نوزاد ببره

2731

😂🤣👻😸😹

دوستی ممنوع❌زهره هیچ وقت تورو نمیبخشم❌ دوست صمیمیم بود سالیان سال باهام خوش بودیم سوار لاک پشت بودیم😏😁 یه روز از روزها زمستون بود سوز سرما بود زهره میخواست ازدواج کنه بره خونه بخت در پوست خودش نمی‌گنجید زهره در مطب دکتری کار میکرد منم بیشتر وقتهای استراحتش میرفتم پیشش یه روز که من اونجا بودم از غذا دکترم زودتر اومد مطب وقتی ما رو با هم دید گفت دوست داره ازدواج می‌کنه تو نمیخوای ازدواج کنی من گفتم نه فعلا ناگهان زهره حرف خیلی خیلی سنگینی زد که من در جای خودم خشک منگ شدم وای وای هنوز که هنوز باورم نمیشه زهره گفت گربه دستش به گوشت نمیرسه میگه پیف پیف این تازه یه حرف سنگین شه چه سو استفاده های که از من نکرد میدونست دوستش دارم هر کاری بگه انجام میدم نصف عمرمو حروم زهره کردم که بعد دربیاید بگه میخواستی نکنی میخواستی نیایی اشکالی نداره زهره من خدایی دارم ولی خیلی خوشحالم که باهات کات کردم دیگه تو زندگیم نیستی تنهایی خیلی بهتر یه دوست نامرد بی وجدان داشته باشی حالا من دستم به گوشت رسیده ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌منم میگم پیف پیف بو میده  😏😁😜☺️ زهره با دوست های خانوادگیش خیلی زود صمیمی میشد شب ها خونشون میموندن چون شوهر داشتن میدونست لاس بزنه با شوهراشون لاس زن قهاری بود ولی چون من شوهری نداشت حق موندن تو خونشونو نداشتم یه بار امتحانش کردم رد شد غیر مستقیم من مامانمو از خونشون بیرون کرد  چون شوهری نداشتم که باهاش لاس بزنه واقعا برای خودم متاسفم با همچین کسی دوست بودم کسی بعد از ازدواج 180درجه عوض شد هم شوهر داشت هم. دوست پسر وای اصلا باورم نمیشه زهره ی من میشناختم یروز به این نقطه برسه 😐😏 میگویند تنهای پوست آدم را کلفت میکند میگویند عشق دل آدم را نازک میکند میگویند درد آدم را پیر میکند و من امروز گرکدن دل نازکی هستم که پیر شده است...😑😐😧😔
2738

خب اگه میبره  تا حالا چندتا بچه بردن؟ 

شنیدم که ضامن اهو شدی امام رضا  میشه ضامن منم بشی پیش خدا؟با گریه هام میاد غم هامو حل کنه   نزدیک میشه تا منو بغل کنه   از اسمون شهر  خیلی پایین تره   درو که وا کنی  ❤️خدا❤️ پشت دره.....   برای حاجتم یه صلوات بهم هدیه میدی   خداوند فرمودند با زبانی دعا کنید که با آن گناه نکرده باشید   از دیگران بخواهید برایتان دعا کنند  زیرا با زبان آن ها گناه نکرده اید     با خوشحالی دیگران خوشحال شو نوبت تو هم میرسه😍😉      او که در شش ماهگی باب الحوائج میشود  گر رسد سن عمو حتما قیامت میکند      اباصالح التماس دعا هرکجا رفتی یاد ما هم باش
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز