بعد چند روز سرپا وایسادن جلو مهمونا و سرویس دادم
کمر درد ودست درد گرفتم
برگشته میگه ت همش مریضی
گفتم آره من بودم از اول عروسی مریض بودم من اینجوری اومدم خونت؟
دلم خیلی گرفته بخدا دستم متل چلاق هاس دیسکم دارم
الهی دورت بگردم غصه نخور ... بله درسته نمک نشناسن ...
به خودت برس عزیزم به فکر خودت باش همیشه اول
چرا واقعا باید اینجور باشه، من الان خونه پدر شوهرم هستم از صبح صبحانه براش گذاشتم خونه جارو کردم مبلای سنگین جابه جا کردم و االان دراز کشیدم یکم استراحت کنم بعدش برم نهار بزارم، بعد باورت میشه به همسرم میگم بلند شو زیر پاتو جارو کنم محل نمیزاره و اینجا با من قهره، امروز به خودم گفتم خدایا مگه من چی کم دارم که این برخورد با من میشه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
