من شوهرمو خیلی دوست داشتم و اصلا به طلاق فکرم نمیکردم زندگیمون خوب بود باردار شدم گذشت و گذشت بعد یکسالی کم کم دیدم قرص میخوره عصبانیت های شدید داره بهم خیانت کرد اصلا درک نکرد که حاملم من چی میشم بچه چی میشه چه فشاری میاد روم که تو حاملگی اینکارو کنه باهام خیلی بی وجدانه خیلی . الان ازش میخام جداشم ولی خب دلم میخاست کارای بدشو بزاره کنار و مثل تخم بشر زندگی کنه ولی هرچی بهم قول میده فقط و فقط تایم قولاش دو هفتس میزنه زیرش دیگه تکیه گاهمم نیس الان شانس اوردم همیشه تنها نیستم وگرنه کتکمم میزنه . دیگه جدی جدی میخام جداشم با پسرم باشم پیش خونوادم اوناهم میگن این انسان نیست ما بچه بزرگ نکردیم یکی باهاش مث چی رفتار کنه . درسته اونکه اصلا هیچی براش مهم نیس نمیفهمم چقد ادم پست باشه . کسی مث من بوده ؟ میدونم که سختمه ولی فعلا میخام جداشم بچمو بزرگ کنم تا ببینم بعدا چی پیش میاد حداقل تا بچم بره کلاس دوم سوم ایشالله ولی خب دلم میخاست سه تایی ی زندگی شاد داشته باشیم ولی من تنها که نمیتونم
مردا قاطی کردن
ببرش دکتر
الان گل پسرت چند وقتشه
نگران نباش وقتی برای طلاق اقدام کنی
انقد مشاوره های اجباری میفرستنتون شاید اونجا آدمش کردن
خانوادت جا اینکه فکرتو بیشتر بهم بریزن چرا نمیری بزنن دهم شوهرت ادمش کنن ؟ فقط بلدن حرف بزنن ؟
سلام چ کارهایی میکنه ک باعث شده ب این نتیجه برسی ک طلاق آخرین راه حل باشه.همیشه بین بد وبدتر بد وانتخاب کن
ببریدش بستری کنین.
چی مصرف میکنه؟
عزیزم اگر کتکت می زنه حق داری چون امنیت جانی نداری. اون هم یک بی شعور هست مث خیلیا که هنوز سرش به سنگ نخورده
ان شاءالله که مشکلتون حل بشه
دقیق مثل شوهر من، طلاق بگیر خودتو خلاص کن، منم طلاق میخوام چون اینا ادم نمی شن
[QUOTE=281166647]دقیق مثل شوهر من، طلاق بگیر خودتو خلاص کن، منم طلاق میخوام چون اینا ادم نمی شن[/QUO انگار خیلی ها مشکلاتشون شبیه ب هم هست
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
