خلاصه رفته بودیم تفریح با دوستای شوهرم وپدر ومادرمم بودن یهو یکی گوزید من خندیدم خیلی نامحسوس بقیه رلکس بودن دخترم شب که برگشتیم رفت خونه بابام فرداش که رفتم گفت مامان چرا گوزیدی گفتم من نبودم گفت پس کی بود مامان جون باباجون گفتن مامان تو بوده 😂😂😂😂گفتم من نبودم خاک برسرتون حالا از اونروز همش میگم نکنه بقیه هم فکر کردن من بودم😅😅😅😅😅خاک توسر اون گوزویی که وقتی میگوزه دستشو بالا نمیبره حیثیت یکی دیگه رو به باد میده😂😂😂😂😂😂😂😂