تاپیک های قبلیت رو خوندم.خیلی خیلی درگیری داری با خونواده شوهر و مخصوصا جاری کوچیکه.خیلی روی مغزت هستن و تمام فکر و ذکرت شده چه جوری حالش رو بگیری.بخدا با این کارها آرامش نداری.بیشتر خودت اذیت میشی.
بیا و یه کاری بکن.اول از همه یه پیام بفرست واسه شوهرت و بگو یه متن جالبی خوندی.اینکه هیچ کس و هیچ چیزی ارزش اینو نداره من و تو بخاطرش ده ثانیه هم قهر باشیم.من فقط دلسوز و نگران تو هستم و تو هم همینطور.هیچ کسی به فکر ما نیست.
دومیش از این به بعد رفتی خونه پدر شوهرت وقتی جاریت رو دیدی.فقط به خودت بگو اون یه آدم دیونه س.و از آدم دیونه هیچ انتظاری نباید داشته باشم.بارها و بارها تکرار کن.ارامش خودم مهمه و یه دیونه نمیتونه به همش بزنه.