۳ ساله عقدم ؛ اوایل خیلی تو دلم ذوق داشتم وقتی شوهرم میومد خونمون یا من میرفتم اونجا ؛
ولی مشکلاتی پیش اومد و دعوا ها و.... باعث شد خیلی ازش سرد بشم با اینکه الان شاید رسیدگیش هم بهم بیشتر شده باشه ...
الان طوری ام که میخاد بیاد خونمون استرس میگیرم ؛ حس میکنم خونوادم ازش بدشون میاد و بخاطر من دارن حفظ ظاهر میکنن ...
خودمم وقتی میرم خونشون همش دلم پیش مامانمه و حس عذاب وجدان دارم و دلم میخاد برم پیش مادرم
من ۲ ماه یه بار شاید یکی دو شب برم ؛ ولی بازم اینجوری ام
شماها اینجوری نبودین ؟
۲۵ سالمه
تویه شهر نیستید!؟
۳ ساله عقدی؟؟!!عروسی بگیرین برین سر خونه زندگی خودتون خب چرا انقدر دارید اذیت میکنید خودتون و پدر مادراتونو؟
چون ۳ سال تو عقد موندن زیاده
خونه بگیرین برین خونه خودتون راحت میشی ازین حسا
عقد طولاني شده بخاطر اينه
من الان يه سال عه عقدم ، و متاسفانه خيلي خيلي پشيمونم
راست ميگن عقد و عروسي بايد باهم باشه
زودتر مديريت كن عروسي بگيريد
خیلی طولانی شده ..عقد فوقش یک سال خوبه
دوره بلاتکلیفیه برین سر خونه زندگیتون
واسه همین میگن عقد نباید طولانی بشه
چرا نگران مادرتی؟!
حس عذاب وجدان برای چی
چرا عروسی نمیگیرن
چون دعوا شده حرمت ها از بین رفته
خب چرا اینقدر طولانی شده
خواه ناخواه دعوا ایجاد میشه
تو این مدت!!
3سال!!!
