سلام بچه ها
اومدم اما عصبانی اومدم
مامانم داره میگه عیدی هاتونو جمع کنین چیز خوب بخرین باهاش خدایی شما بگین الان با 130 تومان عیدی که من گرفتم چه چیز خوبی میشه خرید میخواستم یه سکه نیم گرمی بخرم....
چشم هیچ کدومشونو دیگه ندارم واقعا
میگم خب بریم پیش بقیه میگن تا از پدرجونم بپرسن اونم همش داره دعا میخونه طوری که از خونه در نمیاد اصلااااا خب میگه ن دیگه!!
بعد ما نباید بریم 🙄خدایی کی چشم فامیلای مسخرشونو داره همه واسه عیدی میرن دیگع
بعد خونه خالم رفتیم با اون شوهر خاله مسخرهههه و بی مزه و چرتمو داشتم بزورررر تحمل میکردم با درد پریودم شدیدددد باور کنین 3 ساعت تمام نشسته بودیم حالم داشت بهم میخورد نمیرفتن.
با دایی ام رفته بودیم اونجا....
وضعشون خداروشکر خوبه به دختر دایی هام نفری 100 تومان دادن بعد به من و داداشم ندادن هیچی 😐😐😐خیلی زشته خب
بعد به مامانم اومده گفته دستم نبود فقط 200 داشتم بعدا میدم
اونوقت دارم از این حرصم میگیره که امروز اومده به فامیل بزرگممممون 200 ت داده و به ما نداده دیگه حالم از همشون به هم میخوره فردا هم نمیخوام برم اصلا
حس میکنم کوچک شدم نمیدونم
بیاین حرف بزنین حالم خوب شه :)