سلااااااام به همه دوستای گلم.
خوبین؟
قربونتون برم که همتون به یادم هستین.
بابا شرمنده م نکنیییین
من چند روزه خییییلی کمرم درد میکنه.
البته تا وقتی دراز بکشم یا راه برم خوبه ها. ولی به محض اینکه میشینم رو مبل یا صندلی شروع میشه.
فردام باید برم سر کار
اه اه
میخوام برم صحبت کنم بگم نمیتونم بیام دیگه.
تازه فردا شوشو نیست مجبورم خودم رانندگی کنم برم تا سر کارم.
چی کار کنمممممم؟ آخه دیگه تمرکز ندارم واسه رانندگیییی
مثلا ماشین جلویی ترمز میکنه ولی من مغزم دیرتر ترمز میگیره.
جدی میگمااا
دعا کنین سالم برم و سالم برگردم.
امروزم از صبح زود آزمایشگاه بودم تا نزدیک ظهر. واسه آز قند خون بارداری.
ناشتا خون میگیرن. بعد یه محلولی میدن آدم میخوره که گلوکز داره.
بعد از نیم ساعت و بعد از یه ساعت و بعد از 2 ساعت خون میگیرن از آدم.
یعنی امروز 4 بار خون گرفتن ازم.
دیگه هیچی خون ندارمممممممممممم
مادربزرگم حالش همچنان خوب نیست. خیلی ناراحتم.
بیچاره نینیم از وقتی که اومده تو شیکمم من همش ناراحت و نگران بودم برای مادربزرگم تا حالا.
نه مسافرتی رفتم نه تفریحی داشتم. نه یه منظره سبزه و درخت دیدم. هییییییچی.
کلا نینیم بیچارههههههههههههههههه