من عروس بزرگ خانوادم و از همون ابتدا همسرم تمکن مالی خوبی داشت روز بعد عقدکنون رفتیم خونه خریدیم و ماشین هم داشتیم. خودم دختر کم توقعی بودم و همیشه به خانواده ی همسر احترام گذاشتم و همیشه مادرشوهرم میگفت کاش عروس بعدیمون هم به خوبی و خانومی شما باشه. پدرم جهیزیه ی خیلی خوبی دادند ومن و همسرم خودمون تلاش کردیم و مغازه خریدیم بدون ذره ای کمک مادرشوهر و پدرشوهر، یعنی اصلا زیر بار کمکشون میرفتیم..