طلاق گرفت با دوبچه طولانیه فقط همینو بگم نمیتونم بگم چند درصد تقصیر خودش بود چند درصد شوهرش قاضی فقط خدا ....
بعد چند سال ازدواج کرد با مرد فوق العاده پولدار زن مرده با چهارتا بچه الانم درحال طلاقه بیاید بگم ادامشو ....بخدا دروغ نیست
اگر دروغه خدا نمازامو قبول نکنه ...من خیلی ناراحتم براش فقط اومدم کمی تخلیه روحی بشم
بچه هارو از بچگی یعنی زیر سه سال تر وخشک کرد
شرایطش جوری بود که عقد دایم نکرد صیغه شد خانوادشم درجریانن
هربار میگفت شوهرش میگفت نه بعدا و....
بعد الان درحال طلاقه ازیک واسطه شنیدم گفت وقتی شوهر دومش زنش مرده
مادر شوهر روب خواهرعروسش کرده گفت دیدی چ جور بدبخت شدیم کاش تورو میبردیم خواهرشم عقد کرده بود
گفت مگه من دستمو بو کردم خواهرم میمره!!!
بعد مادر همین اشنامون گفته بیاید دختر ما برای شما
ما تا چهار تادطلاقم دیدیم اینکه هنوز دوتاست
بعد این خانمه فوق العاده زیبا ومتدین
اما شانس زیر صفر
شوهرش بش پول میده میگه برو دیدن خونه پدری
اینم دست دوتا بجشو میگیره ومیره طبق معمول وهمیشه
از اونور شوهره زنگ میزنه ب برادر زنش میگه بیا بریم دو. دور وکافی شاپ
وقتی میرن قسم میخوره میگه بعد گپ و...
برمیگرده نیگه والا فلانی من هوواوردم رو خواهرت
الانن بچه شش ماهه ازش دارم
هووش هم خواهر زن مرحوممه
نگو این زنه بعد عقد وازدواح پسر دار میشه وطلاق وبجه ر. میده ب پدرش
نفس:
خلاصه برادره هم ب حالت کنایه میگه دمت گرم مشتی ...
الان جرا طلاق گرفته
عزیزم
خیلی دلت برای کسی نسوزه.
جدی میگما
چون خدا خودش دلسوز و مهربونتر از ماست. وقتی ببینه زیاد تر از خودش به فکر بندشی خشمش میگیره..
من به این اعتقاد پیدا کردم. خیلی جاها ام شنیدم.
دعا کن خدا کمکش کنه. به قلبش ارامش بده.
دختره هم که میشنوه میره خونه طلاهاشو میاره
میگه مهریه و...نمیخوام حساب میکنم صدقه سر بچه هام که توخونش بزرگ شدن وغذا خوردن
الان از اون چهارتا بچه فقط اولی خوشحاله
چون عقایدش مثل زن باباش نیست
اون سه تا خون گریه میکنن
