تیکر تولد ۳ سالگی دلبرم😍 لحظه دیدنت انگار که یک حادثه بود، حیف چشمان تو این حادثه را دوست نداشت... سیب را چیدمو در دلهره ی دستانم، سیب را دید ولی دلهره را دوست نداشت... تا سه بس بود که بشمارد و در دام افتد گفت 1 گفت 2 افسوس سه را دوست نداشت... من و تو خط موازی؟ نرسیدن؟ هرگز، دلم این قاعده هندسه را دوست نداشت... درس منطق نده دیگر تو به این عاشق که از همان کودکیش مدرسه را دوست نداشت 🙃
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
تا خوبه خیلی خوبه ولی وقتی اون روش در میاد بیچارم یبار به دلم بود وقتی ناراحت میشم بتونم بروز بدم و تو خودم باشم هرموقع اومدم ناراحت بشم اون بدتر از من کرد جوری که به غلط کردن ادم میفته
من بدترم اونقدر دوسش دارم لعنتی خیلی جذابه خودش میدونه من خیلی دوسش دارم و اگ میبینمش پیشمه بغل و بوسش نکنم ولش نمیکنم اما تو قهر چطور اون غرور داره من ندارم؟ خودش با اون همه غرورش اومد با دسته گل خونه داداشم اینا بودم عذر خواهی