خسته شدم به خدا
دیشب رفتیم خونشون
نشسته هی میگه داماد فلانی اینجوریه داماد فلانی میلیارده
فلانی جلو دامادش سیب زمینی و پیاز داغ میزاره
تازه دامادش میگه ممنون مامان جان
فلانی گفته دامادم گفته لیاقت دختر شما ماشین ۲ میلیاردی نیست ماشین ۴ میلیاردیه
شوهر منم کز کرده بود یه گوشه هیچی نمیگفت
سر شام مامانم گفت ببخشید کمه
شوهرم گفت کجاش کمه مردم سیب زمینی پیازداغ میخورن شما به قیمه میگی کممممم
خندیدیم همه
امروز زنگ زده یه بار دیگه شوهرت این حرفو میزد دعوا میوفتاد