من امروز دوبار اینجوری شدم ....من ی حالتی بهم دست میده ک جن یا صحنه ترسناک زیاد نمیبینم ...فقط ی صدایی تو سزم میپیچه یا ویژنای عجیب صدا ها درهم برهم و ترسناک میشنوم
و انگار و ک محیط اطرافمو میبینم و چشمام بازه ...
خیلی عجیبه ها خابم
چشمام بسته ت ولی در عالم رویا دارم همه چیو میبینم
مثلا اگ شما روبروی من خاب باشی
شمارو میبینم انگار دقیقا انکار چشمام بازه نمیدونم مغزم چجوزی صحنه رو دقیق بازسازی میکنه ولی امروز ظهر خیلی اذییت شدم و شب وحشناک تر بود ک انگار این حالت بهم دست داد...
تلاش کردم از جام بلند شم و ب این حالت پایان بدم ولی انگار روح از بدنم جدا شد وقتی دستمو بلند کردم؟
از ترس دوباره دستمو برگردوندم و ی صدای سعی کردم از خودم در بیارم ک دوستم بیدارم کنم ....
ولی لعنتی هیچوقت هیچکس تو این حالت بیدارم نمیکنه
ولی امشب صدامو شنید اومد گفت ظهرم خیلی ناله کردی تو خواب دلم نیومد بیدارت کنم ی حالتیم داشتی انگار میپریدی یهو
گفتم خب لعنت بهت چرا بیدارم نکردی من داشتم خفه میشدم
قبلا برای مقابله سعی میکردم ...نفسمو حبس کنم ک از حس خفه گی دستو پام تکون بخوره و بیداز بشم
ولی این بار از شدت ترس صدا ازم دراومده
کسی راهی داره براش ...