سه تا خورشت گذاشتن یکیو مادرشوهر و پدرشوهر یکی واسه جاریم اینا اندازه یه ذره از قوطی کبریت کوچیکتر گوشت بود شوهرم رفت خورشت بیاره پدرشوهرم به شوهرم گفت خورشت هست مگه نمیبینی توش خیلی بهم برخورد به جاریم انواع اقسام خدمات
سعی کن وعده های غذایی نمونی خونشون
دیگ‌حتی چایی شونم نخور
شوهرت چیزی نگفت
همون ماهی یبارم شام ونهارنرو
من بودم لب به اون خورش نمیزدم
میگفتم میلم نمیکشه
خورشت چی بود؟ دعوتتون کرده بود؟
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
