بازیگر فرعی منظورم نیستا. فرعی یکی مثل اون یارو اسماعیل یا فرامرز.
پزشکها شدن تاجر سلامت. پزشکِ مامانم بهش گفته 2 هزار و 200 دلار بیار تا عملت کنم. آخه مامانم نوروپاتی داره. تو 47 سالگی با عصا راه میره. درست زمانی که یه مامان پایه لازم دارم که باهام بیاد سینما و کافه و کنسرت و پیادهروی، باید یه طوری بشه که نشه، باید به جای این که باهم وقت بگذرونیم وقتمو صرف دیدن درد کشیدناش و پرستاریِ بعدِ عملش بکنم. من خیلی بدبختم، خیلی. میشه لطفا دعا کنید پولش جور بشه و زودتر عمل کنه؟ مامانا حقشون نیست مریض باشن. مامانم دیابت هم داره. اینقدر هم رعایت میکنه که خدا میدونه. دکترش گفته باید برای عمل اجازهٔ دکتر قلب و دکتر غدد رو بیاری. دکتر قلب اجازه داد ولی غدد نه. دو بار آزمایش داده ولی A1C خونش بالاست و دکتر اجازه نمیده. با اینهمه رعایت و دارو نمیدونم چرا. دلم براش خیلی میسوزه. دوست داره زودتر عمل شه بتونه راه بره. اگه راهی سراغ دارید واسه پایین آوردن A1C لطفا بهم بگید. کلی دعاتون میکنیم. ~ من یه آدمِ خیانتدیده هستم. هنوز نتونستم باهاش کنار بیام. امیدوارم خدا سر گرگ بیابون نیاره. چون تا ابد ذهنت درگیرِ این سواله که: چرا؟ و هیچوقت آروم نمیشی ~ بیاید برای رفتههامون فاتحه بفرستیم؛ اونایی که از زندگیمون رفتن ولی از قلبمون نه؛ سفرشون به سلامت ~ این نوبت از کسان به شما ناکسان رسید / نوبت ز ناکسان شما نیز بگذرد
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
بازیگر فرعی منظورم نیستا. فرعی یکی مثل اون یارو اسماعیل یا فرامرز.
اها باشه ولی انگار لنز گذاشته و باکلاس شده
خداوندا به من آرامشی عطا فرما تا بپذیرم آنچه را که نمیتوانم تغییر دهم و به من قدرتی عطا فرما تا تغییر دهم آنچه را که میتوانم و دانشی ده که فرق این دو را با هم بدانم
ولی مشخص نشد اون خونه ک کار میکرد صاحبش کی بود و چرا زنش ازش متنفر بود
خب مشخص بود که میترسید زیر پای شوهرش بشینه. چون با بچهش هم صمیمی بود.
پزشکها شدن تاجر سلامت. پزشکِ مامانم بهش گفته 2 هزار و 200 دلار بیار تا عملت کنم. آخه مامانم نوروپاتی داره. تو 47 سالگی با عصا راه میره. درست زمانی که یه مامان پایه لازم دارم که باهام بیاد سینما و کافه و کنسرت و پیادهروی، باید یه طوری بشه که نشه، باید به جای این که باهم وقت بگذرونیم وقتمو صرف دیدن درد کشیدناش و پرستاریِ بعدِ عملش بکنم. من خیلی بدبختم، خیلی. میشه لطفا دعا کنید پولش جور بشه و زودتر عمل کنه؟ مامانا حقشون نیست مریض باشن. مامانم دیابت هم داره. اینقدر هم رعایت میکنه که خدا میدونه. دکترش گفته باید برای عمل اجازهٔ دکتر قلب و دکتر غدد رو بیاری. دکتر قلب اجازه داد ولی غدد نه. دو بار آزمایش داده ولی A1C خونش بالاست و دکتر اجازه نمیده. با اینهمه رعایت و دارو نمیدونم چرا. دلم براش خیلی میسوزه. دوست داره زودتر عمل شه بتونه راه بره. اگه راهی سراغ دارید واسه پایین آوردن A1C لطفا بهم بگید. کلی دعاتون میکنیم. ~ من یه آدمِ خیانتدیده هستم. هنوز نتونستم باهاش کنار بیام. امیدوارم خدا سر گرگ بیابون نیاره. چون تا ابد ذهنت درگیرِ این سواله که: چرا؟ و هیچوقت آروم نمیشی ~ بیاید برای رفتههامون فاتحه بفرستیم؛ اونایی که از زندگیمون رفتن ولی از قلبمون نه؛ سفرشون به سلامت ~ این نوبت از کسان به شما ناکسان رسید / نوبت ز ناکسان شما نیز بگذرد
همین رضا که میگی بدبخت تر از خودشه، حداقل تو تهران یه خونه داره مال خودش هرچند پایین شهر ولی داره 😀
ولی زندان بوده و خلافکاره به هر حال. کسی که خونه داشته باشه پولدار محسوب نمیشه اونقدر.
پزشکها شدن تاجر سلامت. پزشکِ مامانم بهش گفته 2 هزار و 200 دلار بیار تا عملت کنم. آخه مامانم نوروپاتی داره. تو 47 سالگی با عصا راه میره. درست زمانی که یه مامان پایه لازم دارم که باهام بیاد سینما و کافه و کنسرت و پیادهروی، باید یه طوری بشه که نشه، باید به جای این که باهم وقت بگذرونیم وقتمو صرف دیدن درد کشیدناش و پرستاریِ بعدِ عملش بکنم. من خیلی بدبختم، خیلی. میشه لطفا دعا کنید پولش جور بشه و زودتر عمل کنه؟ مامانا حقشون نیست مریض باشن. مامانم دیابت هم داره. اینقدر هم رعایت میکنه که خدا میدونه. دکترش گفته باید برای عمل اجازهٔ دکتر قلب و دکتر غدد رو بیاری. دکتر قلب اجازه داد ولی غدد نه. دو بار آزمایش داده ولی A1C خونش بالاست و دکتر اجازه نمیده. با اینهمه رعایت و دارو نمیدونم چرا. دلم براش خیلی میسوزه. دوست داره زودتر عمل شه بتونه راه بره. اگه راهی سراغ دارید واسه پایین آوردن A1C لطفا بهم بگید. کلی دعاتون میکنیم. ~ من یه آدمِ خیانتدیده هستم. هنوز نتونستم باهاش کنار بیام. امیدوارم خدا سر گرگ بیابون نیاره. چون تا ابد ذهنت درگیرِ این سواله که: چرا؟ و هیچوقت آروم نمیشی ~ بیاید برای رفتههامون فاتحه بفرستیم؛ اونایی که از زندگیمون رفتن ولی از قلبمون نه؛ سفرشون به سلامت ~ این نوبت از کسان به شما ناکسان رسید / نوبت ز ناکسان شما نیز بگذرد